30-05-2011, 11:55 AM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Mar 2011
نوشته ها: 648
|
زون بندي پوشش گياهي
زون بندي پوشش گياهي محدوديت دامنه انتشار هر گياه با ميزان بردباري آن گياه نسبت به عوامل محدود كننده رشد رابطه معكوس دارد، بنابراين هر اندازه گياه از محيطي كه تحت تاثير آن قرار گرفته است، فاصله ميگيرد، اثرات آن عامل كاهش يافته و از محدوديت خارج ميشود تا سرانجام آن عامل نفوذ خود را بر روي رشد گياه به طور كامل از دست ميدهد. در اينصورت چون گياهان نابردبر داراي انتشار محدودتري هستند، فقط در فواصل معيني ز آن عامل شرايط را براي رشد و نمو خود مساعد يافته و از اجتماعات گياهي گوناگوني را به صورت نوارهايي در اطراف و فواصل مختلف از آن عامل تشكيل ميدهند . مطالعات متعددي پيرامون زونبندي پوشش گياهي در مردابهاي شور كه يكي از ويژگيهاي توصيفكننده رويش در چنين نقاطي به شمار ميرود، انجام شده است . توزيع گونههاي گياهي در مردابهاي شور تحت تاثير عوامل محيطي متفاوتي قرار دارد. يكي از موثر ترين اين عوامل شوري خاك در چنين نقاطي ميباشد كه در فواصل مختلف از درياچه بر روي ساختار پوشش گياهي منعكس ميشود، به نحوي كه داراي بيشترين مقاومت به شوري هستند، در فواصل نزديك به درياچه استقرار مييابند. در فواصل بين دو منطقه مذكور گياهاني پيدا ميشوند كه داراي ميزان مقاومت نسبي متوسطي نسبت به شوري باشند . سطح آب زيرزميني از عوامل ديگر محيطي است كه ميتواند بر روي استقرار گونههاي گياهي در اين مناطق موثر باشد ، به طوري كه با افزايش عمق سطح آب زيرزميني تاثير شوري آب مرداب كم شده و زمينه براي رشد گونههايي كه از بردباري كمتري نسبت به شوري برخوردار اند، فراهم ميشود. اين گونهها به طور معمول گياهان يكساله با دوران رشد كوتاه هستند كه ميتوانند آب مورد نياز خود را از بارندگي انجام شده در فصل زمستان و اوايل بهار تامين كنند. همچنين شيب زمين ميتواند بر روي وسعت زونها تاثير بگذارد، به اين صورت كه با افزايش شيب زمين زونها باريك ميشوند و در مناطق مسطح با شيب ملايم، وسعت زونها افزايش مييابد. بررسي انجام شده بر روي نحوه استقرار زونهاي گياهي در بخش شمالي تالاب گاوخني زونبندي آشكاري را از تيپهاي گياهي مختلف تحت تاثير عوامل گوناگون محيطي از جمله ميزان شوري، سطح ايستابي و شيب زمين نشان ميدهد كه به ترتيب از كنار تالاب شامل زونهاي ذيل ميباشد: 1) زون گز اين تيپ گياهي در بخش شمالي تالاب و در مسير آبراهههايي كه در نتيجه انشعاب رودخانه زايندهرود حاصل شده است، ديده ميشود. شوري خاك در اينجا به علت جريان آب اين رودخانه به طور نسبي از بخشهاي مجاور كمتر است و سطح ايستابي نزديك به سطح خاك ميباشد. 2) زون گنگ اين تيپ گياهي در واقع اولين زان را در اطراف تالاب و در سطح بسيار وسيع تشكيل ميدهد. سطح ايستابي در زيستگاه اين تيپ نيم متر و شوري خاك بيشتر از ساير زونها است. 3) زون اشنان در اين زون عمق سفره آب زيرزميني نسبت به زونهاي قبل افزايش مييابد. اين تيپ پهنه وسيعي را در زيستگاهي با شيب كم كه خاك آن كمتر تحت تاثير شوري مرداب قرار دارد، تشكيل ميدهد. 4) زون قيچ در اين زون شيب زمين به يكباره افزايش مييابد و در نتيجه وسعت زون در مقايسه با زونهاي قبلي كاهش مييابد. عمق سفره آب زيرزميني افزايش و از شوري خاك كاسته ميشود. 5) زون افدرا در اين كمربند رويشي ارتفاع زمين به مقدار چشمگيري افزايش مييابد. عمق سفره آب زيرزميني افزايش و شوري خاك به علت از بين رفتن تاثير آب مرداب كاهش قابل ملاحظهاي مييابند. نتايج حاصل از بررسي زونبندي رويش در تالاب گاوخوني عبارتاند از: الف) شوري خاك، سطح ايستابي و شيب زمين از عوامل عمده موثر بر زونبندي پوشش گياهي در اين منطقه. ب) با افزايش فاصله از تالاب، سطح ايستابي افزايش و شوري خاك كاهش مييابد كه اين خود بر نحوه استقرار زونها تاثير ميگذارد. ج) در نواحي دور از تالاب كه شيب زمين به يكباره افزايش مييابد و از وسعت زونها كاسته ميشود (زون افدرا) در حالي كه در نقاط مجاور تالاب كه زمين بهنسبت هموار است و زونها از گسترش بيشتري برخوردار هستند (زون گنگ). 4) تنوع گونههاي گياهي در زونهاي مختلف با افزايش فاصله از تالاب و كاهش مقدار شوري خاك افزايش مييابد. نتايج كلي مطالعات بومشناسي پوششهاي گياهي نتايج كلي بررسي و مطالعه پوشش گياهي منطقه در ارتباط با عوامل محيطي و ويژگيهاي خاك عبارتاند از: 1) رويشهاي منطقه مورد مطالعه در مجموع شامل 14 جامعه گياهي است كه در ارتباط با عوامل محيطي مختلف و در نقاط گوناكون آن گسترش دارند. در هر يك از جوامع با بررسي درجه وفاداري گونههاي موجود، گونه هاي شاخص، همراه و تصادفي آن مشخص شدند كه حكايت از همگن بودن پوشش و تنوع گونهاي كم در اغلب جوامع دارد. سطح ايستابي و عوامل مربوط به خاك، به ويژه ميزان املاح و شوري موجود در آن از عوامل عمده موثر در رويش گونههاي گياهي و استقرار جوامع به شمار ميآيند. در حاشيه مجاور با درياچه به علت بالا بودن سفره آب زيرزميني (كمتر از پنج سانتيمتر) و شوري فوقالعاده خاك امكان رويش هر گونه گياهي از بين رفته است، در حالي كه با فاصله گرفتن از درياچه و افزايش عمق آب زيرزميني و در نتيجه كاهش ميزان شوري، زمينه براي استقرار انواع پوششهاي گياهي فراهم ميشود. در نقاط دور از درياچه جوامعي از گياهان كه داراي تنوع بالايي از گونههاي گياهي هستند، همانند جامعه افدرا مشاهده ميشوند. 3) بافت خاك نيز از عوامل مهمي است كه بر رويش گياهان منطقه تاثير ميگذارد، زيرا ميزان تاثير آب درياچه بر روي سطوح فوقاني خاك به بافت آن بستگي دارد. در نقاطي كه بافت خاك از نوع شني است، خاصيت مويينگي بسيار ضعيف است و در نتيجه امكان انتقال املاح موجود در آب زيرزميني به سطح كاهش مييابد. از طرف ديگر در هنگام بارندگي با شستشوي آبي از ميزان املاح آن كاسته ميشود. نظير چنين خاكي را ميتوان به صورت تپههايي از شنهاي روان در حاشيه نه چندان دور از درياچه كه به علت تلمبار شدن شن و ماسه به وجود آمده، مشاهده كرد. در اينجا اگر چه فاصله از درياچه چندان زياد نيست، ليكن به علت مرتفع بودن نسبي سطح خاك و شني بودن بافت آن تاثير شوري تالاب بسيار جزيي است و جوامع موجود داراي تنوع بالايي از گياهان يكساله هستند. بر عكس در نقاطي كه ميزان رس و مواد آلي خاك قابل توجه است، قدرت نگهداري آب و خاصيت مويينگي تشديد ميشود. اين وضع موجب انتقال املاح از بخشهاي عميق به سطح خاك ميشود. به علت بالا بودن ميزان تبخير در فصل تابستان، آب از سطح خاك تبخير شده و املاح باقي مانده لايهاي از نمك ميسازند كه سبب افزايش بيش از حد شوري در اين ناحيه ميشود. اين عمل در حقيقت موجب تكشيل شورهزار (سولونچاك) كه ويژه مناطق خشك با سفره آب زيرزميني شور است، ميشود. نظير چنين خاكي را ميتوان در محل رويشگاه جوامع گنگ و هالوستاكيس مشاهده كرد. 4) تنوع گونههاي گياهي با افزايش مقدار شوري خاك كاهش مييابد. مطالعات انجام شده بر روي خاك و پوششهاي گياهي منطقه نشان ميدهد در نقاطي كه ميزان شوري آن بالاست، از جمله جوامع هالوستاكيس و گنگ، تنوع گونههاي گياهي بسيار اندك است. بخش اعظم رويشها را در چنين جوامعي گياهان چندسالهاي تشكيل ميدهند كه قادراند با گسترش ريشههاي خود در بخشهاي عميق خاك (با ميزان شوري به مراتب كمتر از سطح فوقاني) آب مورد نياز خود را تامين كنند. در حالي كه در نقاط دوردست تالاب كه ميزان شوري به علت افزايش عمق آب زيرزميني، شني بودن بافت خاك و مرتفع بودن زمين نسبت به نواحي حاشيهاي تالاب، كاهش زيادي پيدا ميكند، تنوع بالايي از گونههاي گياهي ديده مي شود. در بين جوامع موجود، جوامع گون، قيچ و افدرا از تنوع گياهي بالايي برخوردار هستند. 5) پهنههايي از منطقه كه كمتر تحت تاثير آب درياچه و شوري آن قرار ميگيرند و به علت مرتفعتر بودن نسبي زمين امكان دسترسي به آب تازه وجود ندارد (همانند جوامع گياهي موجود در كوه سياه و تپههاي واقع در بخش غربي و شمال غرب تالاب) گونههاي موجود را بيشتر گياهان يكسالهاي تشكيل ميدهند كه دوران رشد كوتاهي داشته و قادراند آب مورد نياز خود را از طريق بارندگي كه در طول فصل زمستان و اوايل بهار صورت ميگيرد، به دست آورند. در اين نواحي استقرار گياهان پايابي همچون اسكنبيل به جهت سازشهاي خاص آنها براي كسب آب مورد نياز است كه با گسترش سيستم ريشهاي صورت ميگيرد. بديهي است كه ميزان بارندگي از عوامل عمده موثر در تنوع گياهي چنين نقاطي است كه با افزايش ميزان بارندگي درصد پوشش و تنوع گياهي كه بيشتر شامل گياهان يك ساله ميباشند، به طور چشمگيري افزايش مييابد. در طي سالهاي تحقيق بر روي منطقه (1375 – 1374) افزايش قابل ملاحظه ميزان و تنوع پوشش گياهي به علت افزايش ميزان بارندگي در سال دوم نسبت به سال قبل مشهود بود. 6) زونبندي پوشش گياهي به صورت فاصله از درياچه بروز ميكند كه در نهايت با ميزان شوري و سطح آب زيرزميني ارتباط دارد. در نزديكترين بخش به تالاب به علت دارا بودن سفره آب زيرزميني و شوري زياد خاك، هيچ گونه گياهي رشد نميكند و پس از آن به ترتيب زونهاي ذيل استقرار دارند: الف) زون گنگ ب) زون اشنان ج) زون قيچ د) زون افدرا در اين نواحي افزايش تنوعگونهاي به علت كاهش شوري خاك و كم شدن وسعت زونها به علت افزايش شيب زمين مشهود است. 7) به نظر ميرسد يكي از عوامل عمده موثر در استقرار پوشش گياهي در بخش شمال و شمال غربي تالاب، آب تازهاي است كه از طريق زايندهرود و حداقل در فصول پرباران سال (زمستان و اوايل بهار) وارد آن ميشود. به طور معمول با افزايش آب رودخانه در اين فصول از سال، اراضي بخش شمال شمال غرب تالاب كه بيشتر محل رويش جوامع گز، گنگ و شور است، توسط آب پوشيده ميشوند. اين عمل در شستشوي املاح از سطح خاك و كاهش ميزان شوري بسيار حايز اهميت است و زمينه را براي رشد گياهان يكساله در اوايل فصل رويش فراهم ميكند. 8) تنها بخشي از تالاب كه داراي پوشش گياهي قابل ملاحظهاست، بخش شمالي آن ميباشد كه در محل ورود رودخانه زايندهرود قرار دارد. نواحي شرقي و جنوبي تالاب به علت شوري فوقالعاده خاك كه متاثر از آب تالاب و آبراههاي متعدد با املاح فراوان ميباشد، فاقد هر گونه گياهي است. همچنين در حاشيه غربي تالاب تپههاي شني بسيار وسيعي وجود دارند كه به علت خشكي زياد، تنها گياهان معدوي بر روي آنها رشد ميكنند. البته اين بخش از تالاب نيز از نفوذ شوري مصون نمانده است، زيرا بادهايي كه از سطح درياچه به اين مناطق ميوزند، مقداري نمك با خود حمل ميكنند. 9) گياهان شوررست قسمت اعظم رويشهاي منطقه را تشكيل ميدهند كه در بين آنها گياهان همچون گونههاي گز، گنگ و قعر از چيرگي بيشتري نسبت به ساير رويشهاي نمكدوست برخوردار ميباشند. 10) تفاوت شرايط محيطي در نقاط مختلف تالاب از جمله نقاطي كه داراي آب سطحي بالا ميباشند، يا نقاطي كه ميزان شوري خاك فوقالعاده زياد است، يا مناطقي كه به وسيلهي تپههاي شني پوشيده شده يا بافت سنگي دارند، ايجاد يك منطقه ناهمگن ميكند كه مي توان در آن جوامع رويشي كاملاً متفاوتي را تفكيك كرد. 11) تاثير انسان نيز بر روي جوامع گياهي منطقه قابل ملاحظهاست. چراي بيرويه دام، قطع درختچههاي موجود به منظور تامين سوخت در گذشته، ايجاد حريف هر از گاهي اتفاق ميافتد. زهكشي اراضي كشاورزي كه در نهايت به تالاب وارد شده و موجب افزايش شوري و آلودگي آب ميشوند، دفع نامناسب فاضلابهاي شهري و صنعتي در زايندهرود، مهار كامل آب زايندهرود براي مصارف كشاورزي كه خطر خشك شدن كامل تالاب را در سالهاي آتي افزايش داده و در نهايت از بين رفتن پوششهاي گياهي را سبب ميشود، از جمله اقداماتي است كه در نتيجه فعاليتهاي بشر اتفاق افتاده است و زمينه را براي تخريب و نابودي كامل اين بومسازگان در آينده فراهمميسازد. 12- يكي از نقشهاي مهم و حياتي اين بومسازگان جلوگيري از گسترش كوير است. ارزش اين بومسازگان در اين ارتباط قوتي ملموستر ميشود كه ميبيمي تالاب گاوخوني تنها درياچه شور دايمي در فلات مركزي ايران است. از طرف ديگر در بخش غربي تالاب تپههاي شني گستردهاي وجود دارند كه تحت تاثير رطوبت و رويشهاي آن تا حدودي تثبيت شدهاند. اين در حالي است كه در فاصله نه چندان دور از اراضي كشاورزي بسيار وسيع ورزنه و رودشت قرار دارند. چنانچه اكوسيستم مرداب خشك و نابود شود، روند گسترش كوير به مقدار قابل ملاحظهاي افزايش مييابد و خطر پوشيده شدن شهرها و روستاهاي مجاور تالاب و اراضي كشاورزي آنها به وسيله شنهاي روان تشديد ميشود. 13) شوري زياد خاك، بالا بودن سطح آب زيرزميني، خشكي هوا و تبخير زياد در فصل گرما شرايطي را به وجود ميآورد كه موجب ايجاد خاكهاي شورهزار (سولونچاك) ميشود. نظير چنين خاكهايي در اغلب نقاط باتلاقي و يا درياچه هاي شور مشاهده ميشود، لذا بديهي است كه بيشتر گونهها و جوامع گياهي منطقه همانند نقاط مشابه شامل گنگ، هالوستاكيس، شور، ني و گز باشد. 14) جوامع گياهي موجود در منطقه را ميتوان به چند گروه تقسيم كرد: الف) جوامع گياهي كه در خاكهاي بسيار شور استقرار دارند: جوامع گنگ، هالوستاكيس و شور. ب) جوامعي كه در حاشيه و بستر رودخانه و آبراهههاي منتهي به تالاب رشد ميكنند: جوامع ني و گز. ج) جوامعي كه بر روي تپههاي شني استقرار دارند: جوامع گون و تاغ. د) جوامعي كه در دامنههاي كوه سياه و به دور از تاثير تالاب قرار دارند: جوامع افدرا، قيچ و درمنه. |
برچسب ها |
گردش, گردشگري, درباره طبيعت, زون بندي پوشش گياهي, طبيعت, طبيعت و توريسم, طبيعت گردي |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
ابزارهای موضوع | |
نحوه نمایش | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly