نمایش پست تنها
قدیمی 20-04-2011, 11:54 AM   #1
kodiak
(کاربر طلایی)
 
kodiak آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 501
Add 24px توریسم شکار از منظر توسعه ی پایدار


توریسم شکار از منظر توسعه ی پایدار
بخش ۱

رونق‌بخشی به توریسمِ شکار و تعامل آن با توسعه‌ی پایدار"توسعه‌ی پایدار" به نتایج حاصل از آندسته فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که در راستای توسعه‌های اجتماعی و اقتصادی، ملزومات اجرایی برای حفظ طبیعت نیز در نظر گرفته‌ شود. به عبارت دیگر می‌توان آن را توسعه‌ای تعریف کرد كه نيازهای كنونی جهان را تأمين می‌‌كند، بدون آنكه توانایی نسل‌‌های آتی را در بر آ‎وردن نيازهای خود از طبیعت به مخاطره بيفكند.

بر ‌پایه‌ی چنین تعاریفی در سال 1372 اساسنامه‌ی "کمیته ملی توسعه‌ی پایدار کشور" به تصویب رسید و این نهاد با عضویت نمایندگان تام الاختيارِ وزارتخانه‌های مسكن و شهرسازی، صنايع و معادن، جهادكشاورزی، نيرو، امورخارجه، فرهنگ و آموزش عالی، نفت، سازمان مديريت و برنامه ريزی و سازمان حفاظت محيط زيست و يكی از 4 نفر مقامات عضو زير نظر شورايعالی حفاظت محيط زيست تشكيل شد.

با توجه به اینکه یکی از راهبردهای مهم برنامه‌ی چهارم برای توسعه‌ی پایدار کشور “توسعه‌ی گردشگری طبیعی(طبیعت‌گردی)” می‌باشد اینطور به‌نظر می‌آید که جای نماینده‌ای از طرف یکی از سازمان‌های دولتی و یا تشکّل‌های غیر‌انتفاعی متوّلیِ امر گردشگری در لیست اعضای تشکیل‌دهنده‌ی این کمیته‌ خالی است.

آنچه امروزه دغدغه‌ی اصلی مسوولین امر می‌باشد دریافت این حقیقت است که حفظ و حراست از محیط زیست و حمایت از گونه های جانوری در هیچ کشوری بدون مشارکت و همیاری مردمان آن سرزمین امکان‌پذیر نیست.



جلب حمایت‌های مردمی برای پرداختن به این مهم مگر از طریق آگاه ساختن شهروندان به صدمات جبران‌ناپذیرِ ناشی از استفاده‌ی نادرستِ منابع طبیعی و برقراری رابطه‌ی دوستی بین آن‌ها و محیط ‌زیست‌شان میسّر نمی‌شود. یکی از بهترین راهکارها برای برقراری رابطه‌ی دوستانه و دلسوزانه نسبت به محیط‌ زیست، دعوت از مردم برای حضور در طبیعت و ملموس ساختن زیبایی‌های طبیعی بوسیله‌ی رویارویی تنگاتنگ با جاذبه‌های زیست محیطی می‌باشد.

مسلم است که حضور مستقیم در دامان طبیعت بیش از هر ابزار دیگری زمینه‌های شناخت لازم از گنجینه‌های طبیعی و فرهنگ درست استفاده از طبیعت را در اختیار انسان قرار می‌دهد.

این شناخت برای حفاظت و احیای میراث طبیعی ملی هر سرزمینی لازم است. چنین تفکری که برای حفظِ محیطِ طبیعیِ وحشی تنها کافی است انسان‌ها را از آن مکان دور نگاه بداریم نظریه‌ی باطلی‌ست که در دنیای امروز و میان متخصصین و آگاهان به مسایل زیست‌محیطی جایگاهی ندارد و نتیجه‌ی معکوس می‌دهد. هيچ زیستگاهی به خودیِ خود پايدار نيست.

حفاظت از هر محیطی به برنامه‌ریزی‌های صحیح، نیروی انسانی و حمایت‌های مالی نیازمند است. بوسیله‌ی رونق صنعت گردشگری در یک منطقه‌ی خاص علاوه بر آشنا ساختن گردشگران به ارزش و جایگاه سرمایه‌های طبیعی منطقه، می‌توان منبع درآمدی بوجود آورد که بخشی از بازدهی اقتصادی حاصل از آن‌، به بازسازی و حافظت از محيط زيست آن منطقه اختصاص یابد.

وسعت و گوناگونی جغرافیایی، طبیعت چهارفصل و بالطبع تنوع زیستی و اقلیمی کشور عزیز ما ایران سبب گشته‌است که این مرز‌و بومِ کهن همچون مجموعه‌ای وسیع از جاذبه‌های خاص و منحصر به فرد زیست محیطی موقعیتی ممتاز را برای خود در سطح جهان رقم زند.

سوار شدن بر شتر، تماشای بی کرانگی ِ افق های کویر و غرقه شدن در سکوتی فراگیر میان عشایر بلوچ ِ سرزمین های شرقی و جنوب شرقی لذتی متفاوت از طبیعت سبز، پوشش رنگارنگ روستایی و حال‌و‌هوای جشن های طرب انگیز ِ خطّه ی شمالی کشور را نصیب جهانگردان خواهد کرد.

غنای منابع طبیعی و تنوع و گستردگی گونه‌های زیستی ایران بخوبی قابلیت آن را دارد که همچون زمینه‌ای مساعد برای بهره‌برداری در صنعت گردشگری مورد استفاده قرار گیرد. با معرّفیِ جاذبه های متفاوت و بی نظیر زیست محیطی کشورمان می‌توانیم توجه طیفِ وسیعی از طبیعت‌گردان با علایق گوناگونِ ورزشی، فرهنگی، تحقیقات اجتماعی و زیستی را به سرزمین خود جلب نماییم.

صنعت گردشگری طبیعی(طبیعت‌گردی) و یا اِکوتوریسم، صنعت نوپایی‌ست که در مدت زمانی نه‌چندان طولانی‌ توانسته‌است بوسیله‌ی برنامه‌ریزی‌های بسیار دقیق و سرمایه‌گزاری‌های اصولی بازدهی‌های اقتصادی قابل توجهی را برای بسیاری از کشور‌های جهان به ارمغان بیآورد.

طبیعت‌گردی زیر شاخه‌های متنوعی از جمله دامنه‌نوردی و دیدار از حیات‌وحش، شکار و صید، توریسم مردمشناسی، طبیعت‌درمانی، ورزش‌های ساحلی و آبی، بیابانگردی، ورزش‌های زمستانی و همچنین کوه‌نوردی و غارگردی را شامل می‌شود که متاسفانه ایرانِ ما با وجود زمینه‌های بسیار مساعد و قابلیت‌های جذب گردشگر در سطح جهانی از بازار داغ این صنعت درآمدزا و بازخورد‌های مثبت آن جهت معرفی فرهنگ و طبیعت زیبای ایرانی به جهانیان بی‌نصیب مانده‌است.

نظر به مزیت‌های مسلّمی که سرمایه‌گزاری در بخش طبیعت‌گردی از بسیاری جهات نسبت به دیگر شاخه‌های صنعت گردشگری دارا می‌باشد، جای آن دارد که مسوولین عنایت بیشتری نشان دهند و زمینه‌های مشارکت‌ و جذب سرمایه‌های خصوصی را برای رونق این شاخه نیز همچون دیگر زمینه‌های جلب گردشگر هموارتر گردانند. با یک نظر کارشناسانه می‌توان به راحتی دریافت که صنعت طبیعت‌گردی به منابع انسانی نیازمندتر از تأسیسات رفاهی و اقامتی است.

طبیعت‌گردان اغلب مسافرانی هستند که با وجود عشق و علاقه‌ی وافر‌شان به دیدار از طبیعت و دریافت شناخت از گونه‌های متفاوت زیستی جهان، سرسختانه به هنجارهای اجتماعی و مذهبی کشور میزبان مقیّد هستند. آن‌ها به مراکز گرانقیمت رفاهی علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و در بسیاری موارد ترجیح می‌دهند شب خود را بجای یک هتل پنج‌ستاره‌ی مجهز، در پناهگاهی کوهستانی بگذرانند.

بعلاوه ابزار جابجایی طبیعت‌گردان معمولا وسایل نقلیه‌ی اسپرت است. در برخی از برنامه‌های مهیّجِ طبیعت‌گردی استفاده از حیواناتی چون اسب، شتر و قاطر برای جابجایی مسافران منظور می‌شود و به این ترتیب جهت رونق‌بخشی این صنعت، صرفِ سرمایه‌های هنگفت برای ایجاد امکانات زیر‌بنایی همچون جاده‌کشی و هتل‌سازی از ملزومات لازم‌الاجرای کار نیست. درمقابل این مطلب، صنعت طبیعت‌گردی به شکل غیرقابل انکاری وابسته به نیروهای انسانی مختلف از دانشمندان و محققین زیست محیطی گرفته تا بَلَدانِ محلی و راهنمایان می‌باشد.

این صنعت قابلیت آن را دارد که با ایجاد فرصت‌های شغلی متنوع، جویندگان کار از اقشار مختلف جامعه را در حرفه‌های مورد نیاز خود مشغول گرداند. یکی از زیر‌شاخه‌های اصلی طبیعت‌گردی که همواره مخالفان و موافقان زیادی را در کشاکش با خود داشته‌ و به‌طور مدام توسط کارشناسان مورد بحث قرار گرفته‌است، پدیده‌ی "شکار" می‌باشد.

حتی اگر شما جزو آندسته از افرادی باشید که با پرداختن به امر شکار به هر صورتی، ضدّیتی آشکار از خود نشان می‌دهید، آیا می‌توانید منکر این واقعیت گردید که شکار به شکل پرجاذبه‌ای مورد علاقه‌ی برخی از انسان‌ها می‌باشد و حتی برای عده‌ای حرفه‌ی اصلی و منبع درآمد زندگی‌شان محسوب می‌شود؟ با توجه به این مطلب واضح است که نفی عمل شکار به طور کلی، نه تنها کمکی به بقای محیط‌ زیست ما نمی‌کند، بلکه با بوجود آوردن مشکلات جدی برای این افراد باعث تشویق آن‌ها به پرداختِ شکار غیر مجاز می‌‌باشد.

شکار غیر مجاز یعنی شکاری غیرقانونی که هیچ ضوابط و مقرراتی بر آن حاکم نیست و به شکل غیر قابل کنترلی باعث به خطر انداختن تداوم و بقای نسل بسیاری از گونه‌های جانوریِ آسیب‌پذیر می‌گردد. شکار غیر مجاز و کنترل‌نشده نتایج هولناکی را سبب می‌شود که طبیعت هرگز قادر به جبران آن نخواهد بود چرا که موجود زنده‌ای که نسل‌اش منقرض گردد برای همیشه از بین رفته است و محیط زندگی ما تاوان فقرِ آن را برای اَبد پس خواهد داد. آیا به نظر شما منطقی می‌آید که دولتی تصمیم بگیرد با سد کردن راه شکارچیان متعهد و طرفدار محیط زیست دشت‌ها و بیابان‌ها و جنگل‌های بی‌کران سرزمینش را به جولانگاهی آزاد برای پرداختن به شکارهای غیر مجاز و ستم و تعدّی علیه حیوانات بی‌پناه تبدیل نماید و نیروی انسانی و سرمایه‌ی سنگینی را به‌طور سالانه در راه مبارزه با اشرار تلف کند؟

نه تنها موضِع گیری افراطیِ ستیزه‌جویانه نسبت به مسأله‌ی شکار، سبب بقای هیچ محیط زیستی نمی‌گردد بلکه دخالت به موقع و سنجیده‌ی انسان‌ها در بوجود آوردن تعادل زیستیِ چرخه‌ی حیاتِ منطقه‌ای خاص در بسیاری از موارد امری ضروری می‌باشد. به عنوان مثال باید گفت گاهی اوقات ازدیاد ناگهانی جمعیت برخی از جانوران همچون گرازها و یا پرنده‌ی کوچکی همچون گنجشک با ظاهر معصوم و بی‌تقصیرش تهدیدی اساسی برای حیات گونه‌های گیاهیِ حساس و در معرض خطر انقراض محسوب می‌شود.

kodiak آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول