نمایش پست تنها
قدیمی 19-06-2011, 03:41 PM   #1
emily
(کاربر طلایی)
 
emily آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 956
Beach3 بلوچستان سرزمین افسانه ها واسطوره ها


بلوچستان سرزمین افسانه ها واسطوره ها

پيرمرد عارفى بود به نام شيخ حسن. او دخترى داشت كه هر روز گوسفندان را به صحرا مى برد. دختر روزى مردى را ديد كه با بار هندوانه از راه مى گذرد. دختر كه تشنه بود از مرد درخواست يك هندوانه كرد. مرد گفت: امانت است. دختر گفت: برو كه اينها مار و اژدها مى شوند. وقتى مرد به مقصد رسيد ديد همه هندوانه ها مار و اژدها شده است.



شيخ حسن از مرد پرسيد: سر راه به چه كسى برخورد كرده اى و مرد قصه دختر را تعريف مى كند. شيخ حسن مى گويد كه او دختر من است و از پسرش مى خواهد تا او را از اين جا بيرون كند. پسر به دنبال دختر مى رود و با چوب به جان دختر مى افتد.

دختر فرار مى كند. دختر وقتى مى بيند برادر به او مى رسد مى گويد خدايا مرا درياب و در همان لحظه به زمين فرو مى رود و گوشه چادرش بيرون مى ماند و از آن پس اين محل تبديل به زيارتگاه مى شود. اين محل در روستاى بى بى دوست واقع شده و مردان حق ندارند وارد اين زيارتگاه شوند. مى گويند اگر زنى پسر حامله باشد و وارد اين زيارتگاه شود روى بدن او لكى باقى مى ماند. در وسط اين زيارتگاه درخت گز بزرگى وجود دارد كه مردم دعاها و نذر و نيازهاى خود را به اين درخت مى بندند. سيستان سرزمين افسانه ها و اسطوره ها است. اما در كتاب زرتشت آمده است: سيستان يازدهمين سرزمين آفريده شده توسط اهورامزدا است.

افسانه اول


بنيان شهر سيستان همانند اغلب شهرهاى تاريخى ايران ريشه در اسطوره و واقعيت دارد. سيستان زادگاه كيقباد و كيكاوس پادشاهان اسطوره اى و رستم دستان است. چون كار ساختن شهر زرنگ به پايان رسيد و مردم بسيار در آن گرد آمدند ضحاك نيز به كاخ گرشاسب ميهمان شده و خواست تا در شبستان (سراى زنان) شراب خورد. گرشاسب خشمگين شد و گفت اينجا سيوستان است نه شبستان و در آن روزگار به مرد مردان سيو مى گفتند. از آن زمان اين ناحيه را سيوستان ناميدند و به مرور زمان سيوستان به سيستان تبديل شد.

افسانه دوم


تاريخ بلوچستان نيز همانند سيستان با اسطوره شروع مى شود. فردوسى توسی در شاهنامه اشاره به قوم بلوچ دارد و مردان آن را در لشكريان كيخسرو به شجاعت و مردانگى ستوده و همچنين در جاى ديگر اتحاد و اتفاق بلوچ ها را با اقوام گيلانى و جنگ آنان را با انوشيروان به رشته نظم در آورده است. در شعر فارسى بلوچ ها پشت به جنگ نمى كنند و دلاورانه با دشمن درمى افتند و نيز فردوسى نشان بيرق آنان را تصوير پلنگ آورده است. به شهادت تاريخ بلوچستان همواره تحت حكومت دولت هاى مركزى ايران بوده و در حفظ و حراست مرزهاى ايران جان بر كف داشته است. بعد از مرگ اميركبير و بى سياستى دولت قاجار، بلوچستان به لحاظ حضور روس و انگليس دچار تجزيه شد.

سرزمين افسانه اى

كوه تفتان بلندترين عارضه طبيعى اين سرزمين است و دماى سالانه اين ديار ۴۰ درجه سانتى گراد است. اما پيش از گرما در اين سرزمين لباس زيباى زنان و دختران را با سوزن دوزى هاى رنگارنگ مى بينيد.

پوشاك مردم سيستان و بلوچستان با توجه به موقعيت زمانى و مكانى تفاوت عمده اى دارد. پوشاك مورد استفاده به هنگام كار، مراسم شادى آور و عزادارى و... در فصل هاى مختلف سال با توجه به طبقات اجتماعى در گروه هاى زنان و مردان و كودكان و نوجوانان متفاوت است.

پوشاك حوزه فرهنگى سرحد با پوشاك بلوچ هاى ساكن سيستان تا حدودى شبيه به هم است و نسبت به حوزه فرهنگى مكران از رنگ هاى تيره استفاده مى كنند و نوع تزئينات و تن پوش ها و كفش هاى آنان نيز متفاوت است.پوشاك مردان سيستان عمدتاً شامل دستار، سرپوش، پيراهن و شلوار است به دستار در محل لنگوته (Lonqote) مى گويند و بيشتر به رنگ سفيد است. از مشخصات لباس روزمره زن سيستانى نوعى سوزن دوزى است كه در حاشيه يقه و سرآستين لباس به كار مى رود و در محل به آن «سياه دوزى» مى گويند.

موسيقى نيز در هر منطقه سيستان و بلوچستان با توجه به حوزه هاى فرهنگى از يكديگر متمايز است. موسيقى سيستان، تبعيت از موسيقى بخشى از جنوب خراسان دارد. اما موسيقى بلوچستان ريشه در فرهنگ خود دارد و در حال حاضر از مقام ها و آلات موسيقى بلوچستان پاكستان نيز استفاده مى كنند. موسيقى بلوچستان در مراسم گوناگون، شادى و غم بيشتر غم، يارى رسان حالات مختلف مردم بلوچ بوده و هست. موسيقى بلوچى در حالت رزمى و بزمى و عزا به صورت هم صدايى و هم آوايى اجرا مى شود. اين موسيقى در ايجاد رابطه با حيوانات و خزندگان مثل مار و يا درمان و طب شفا نيز كاربرد دارد. ترانه هاى بلوچى در مجموع موسيقى سرزمين ايران جايگاه ويژه اى دارد.

سرزمين تمدن


يكى از مراكز مهم باستان شناسى، نيمه فلات شرقى ايران است. اين منطقه شامل استان هاى خراسان، كرمان، سيستان و بلوچستان، جنوب كشور افغانستان و بخش غربى كشور پاكستان است.

طى حفارى هاى انجام شده در بلوچستان، تعدادى ابزار و اشياى مربوط به دوران پارينه سنگى قديم از نوع ساطورهاى يك لبه پخ و دو لبه پخ به دست آمد. كشف اين نمونه ها گوياى آن بود كه اين بخش از بلوچستان از دوران پارينه سنگى قديم پيلستوسن ميانه و جديد، مسكونى بود. به اين ترتيب معلوم شد كه زمان استفاده از ابزارهاى به دست آمده به صد هزار سال پيش مى رسد. از محوطه هاى تاريخى به محوطه باستانى «بمپور»، محوطه باستانى «خوراك» و محوطه باستانى «دامن» است.

شهر سوخته نيز به علت وسعت و موقعيت ويژه خود، همواره مورد توجه بوده است. فعاليت باستان شناسى شهر سوخته از سال ۱۹۶۰ ميلادى آغاز شد. كشفيات شهر سوخته نشان داد اين محوطه باستانى دوران مفرغ را به صورت مهمترين مركز اجتماعى و سياسى، اقتصادى، تجارى، صنعتى، ادارى و فرهنگى تمام منطقه را طى هزاره هاى سوم و دوم پيش از ميلاد خاورميانه در آورده است.

تپه هاى شهر سوخته شناخته شده ترين و بزرگ ترين شهر دوران آغاز تاريخ و مهمترين مركز اسناد استقرار و در حقيقت مركز اجتماعى _ سياسى و فرهنگى تمام منطقه جنوب شرق ايران طى هزاره هاى چهارم تا دوم پيش از ميلاد است.در بقاياى اين شهر، لوله هاى سفالى براى انتقال آب و يا دفع فاضلاب يافت شده است. خانه هاى منظم در اولين فصل كاوش اين شهرى بيانگر وجود نوعى برنامه ريزى شهرى در اين شهر است.

اين شهر كه حدود ۴۵۰۰ سال پيش به اوج رسيد در همين سال ها دچار يك بحران عميق سياسى و اجتماعى شد و سپس در اثر جابه جايى بستر و دلتاى رود هيرمند از بين رفت.

گفته مى شود شهر سوخته ۳۲۰۰ سال پيش از ميلاد بنيانگذارى شده و ۲۱۰۰ سال پيش از ميلاد از بين رفته است. اين شهر در حيات ۱۱۰۰ ساله خود چهار دوره تمدنى و استقرار داشته و سه بار دچار آتش سوزى شده كه در آخرين دفعه به طور كامل مى سوزد. هنوز هيچ كس از نام حقيقى اين شهر خبر ندارد و تنها در صورتى كه باستان شناسان به بايگانى اين شهر كهن دست پيدا كنند از روى كتيبه ها شايد بتوان به نام حقيقى آن پى برد.

emily آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول