توریسم شکار از منظر توسعه ی پایدار
رونقبخشی به توریسمِ شکار و تعامل آن با توسعهی پایدار"توسعهی پایدار" به نتایج حاصل از آندسته فعالیتهایی اطلاق میشود که در راستای توسعههای اجتماعی و اقتصادی، ملزومات اجرایی برای حفظ طبیعت نیز در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر میتوان آن را توسعهای تعریف کرد كه نيازهای كنونی جهان را تأمين میكند، بدون آنكه توانایی نسلهای آتی را در بر آوردن نيازهای خود از طبیعت به مخاطره بيفكند.
بر پایهی چنین تعاریفی در سال 1372 اساسنامهی "کمیته ملی توسعهی پایدار کشور" به تصویب رسید و این نهاد با عضویت نمایندگان تام الاختيارِ وزارتخانههای مسكن و شهرسازی، صنايع و معادن، جهادكشاورزی، نيرو، امورخارجه، فرهنگ و آموزش عالی، نفت، سازمان مديريت و برنامه ريزی و سازمان حفاظت محيط زيست و يكی از 4 نفر مقامات عضو زير نظر شورايعالی حفاظت محيط زيست تشكيل شد.
با توجه به اینکه یکی از راهبردهای مهم برنامهی چهارم برای توسعهی پایدار کشور “توسعهی گردشگری طبیعی(طبیعتگردی)” میباشد اینطور بهنظر میآید که جای نمایندهای از طرف یکی از سازمانهای دولتی و یا تشکّلهای غیرانتفاعی متوّلیِ امر گردشگری در لیست اعضای تشکیلدهندهی این کمیته خالی است.
آنچه امروزه دغدغهی اصلی مسوولین امر میباشد دریافت این حقیقت است که حفظ و حراست از محیط زیست و حمایت از گونه های جانوری در هیچ کشوری بدون مشارکت و همیاری مردمان آن سرزمین امکانپذیر نیست.
جلب حمایتهای مردمی برای پرداختن به این مهم مگر از طریق آگاه ساختن شهروندان به صدمات جبرانناپذیرِ ناشی از استفادهی نادرستِ منابع طبیعی و برقراری رابطهی دوستی بین آنها و محیط زیستشان میسّر نمیشود. یکی از بهترین راهکارها برای برقراری رابطهی دوستانه و دلسوزانه نسبت به محیط زیست، دعوت از مردم برای حضور در طبیعت و ملموس ساختن زیباییهای طبیعی بوسیلهی رویارویی تنگاتنگ با جاذبههای زیست محیطی میباشد.
مسلم است که حضور مستقیم در دامان طبیعت بیش از هر ابزار دیگری زمینههای شناخت لازم از گنجینههای طبیعی و فرهنگ درست استفاده از طبیعت را در اختیار انسان قرار میدهد.
این شناخت برای حفاظت و احیای میراث طبیعی ملی هر سرزمینی لازم است. چنین تفکری که برای حفظِ محیطِ طبیعیِ وحشی تنها کافی است انسانها را از آن مکان دور نگاه بداریم نظریهی باطلیست که در دنیای امروز و میان متخصصین و آگاهان به مسایل زیستمحیطی جایگاهی ندارد و نتیجهی معکوس میدهد. هيچ زیستگاهی به خودیِ خود پايدار نيست.
حفاظت از هر محیطی به برنامهریزیهای صحیح، نیروی انسانی و حمایتهای مالی نیازمند است. بوسیلهی رونق صنعت گردشگری در یک منطقهی خاص علاوه بر آشنا ساختن گردشگران به ارزش و جایگاه سرمایههای طبیعی منطقه، میتوان منبع درآمدی بوجود آورد که بخشی از بازدهی اقتصادی حاصل از آن، به بازسازی و حافظت از محيط زيست آن منطقه اختصاص یابد.
وسعت و گوناگونی جغرافیایی، طبیعت چهارفصل و بالطبع تنوع زیستی و اقلیمی کشور عزیز ما ایران سبب گشتهاست که این مرزو بومِ کهن همچون مجموعهای وسیع از جاذبههای خاص و منحصر به فرد زیست محیطی موقعیتی ممتاز را برای خود در سطح جهان رقم زند.