چند رباعي درباره طبیعت
جنگل و خـاك و مرتع و دريــا جملگــي نعمت خداوندند ثروت ملياند، چون گــوهـر بـر درخـت حيـات، آونـدنـد * * * سفــره آبهــاي زيــر زميــن كاينچنين زير خاك گسترده است گنج پنهاني خـداوندي است كــادمي را ز خــاك پـــرورده است * * * گر نباشد درخت، اي انسان نـفـس مــا بـه سيـنه ميميـرد جاي لطف نسيـم و جنگل را مــاسه و گــرد و خـاك ميگـيـرد * * * نكـنـي گــر حـفــاظـت از جنـگـل زود بيني كه دير خواهد شد سبزي جنگل از حفاظت ماست ور نـه روزي كويـر خواهد شد * * * آب ايـــن مـايـــهي حـيــات بشــر همچو خون در رگ زمين جاري است حفظش آري تداوم هستي است گر هدر رفت، خـود زيـانكـاري اسـت * * * ما ز خاكيم و پـاس بايد داشت حـرمت خـاك و احتـرام زمين روزگــــاري دوبـــــاره بـگــذاريـم سر به دامان پاك مام زمين * * * خاتم انبياء محمد(ص) گفت رو زراعـت كـن و درخـت بكـار پـر و بــال فـرشتـگان شكنـد دارد آري عقوبتي هم سخت معصومه شجاعي |
اکنون ساعت 05:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد. |
Powered by vBulletin Version 3.8.12 by vBS
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Free Persian Language By
Harfe rooz Ver
3.0