طبیعت و توریسم (طبیعت ایران و جهان، نقاط دیدنی، گردشگری)؛

طبیعت و توریسم (طبیعت ایران و جهان، نقاط دیدنی، گردشگری)؛ (http://nature.harferooz.com/index.php)
-   بیابان زایی (http://nature.harferooz.com/forumdisplay.php?f=154)
-   -   بيابان زايي چيست و چگونه اتفاق مي افتد؟ (http://nature.harferooz.com/showthread.php?t=1648)

kodiak 21-05-2011 04:11 PM

بيابان زايي چيست و چگونه اتفاق مي افتد؟
 

بيابان زايي چيست و چگونه اتفاق مي افتد؟

اجازه مي خواهم از تشريح عوامل بيابان زايي نظير بوته كني، چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع ، تبديل مراتع به ديمزار، برداشت بي رويه آب از سفره هاي آب زيرزميني، معدن كاوي و بهره برداري از معادن، جاده سازي و توسعة شهرها و روستاها و امثال آن كه ساليان سال گفتيم و نوشتيم خودداري كنم و به يكي دو مورد از موارد حاد آن بپردازم و سپس راههاي مهار و كنترل آن را از نگاهي ديگر (اگر نگويم جديدتر) بيان كنم.

اگر بيابان زايي را بر اساس تعريف كنوانسيون بيابان زايي تعريف كنيم؛ مي گويد تخريب سرزمين در مناطق خشك و نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب در اثر عواملي مانند عوامل انساني و عوامل طبيعي. در زمان حاضر عوامل طبيعي، آنچنان نقشي در بيابان زايي ندارند البته خشك سالي‌هايي كه به وقوع مي‌پيوندد بيابان زايي را تشديد مي‌كند ولي در ايران ما اين عوامل انساني هست كه بيشتر باعث بيابان زايي ميشود و شايد مهمترينش افزايش جمعيت باشد.

ما در سي چهل سال پيش اين جمعيت را نداشتيم. ببينيد جمعيت ما در چهل سال پيش چقدر بوده و الان چقدر است؟ فشار اين جمعيت هم مخصوصا جمعيت روستايي روي زمين هست . اجازه بدهيد مثال ملموس تري در ارتباط با اين موضوع و ارتباطش با بيابان زايي ارايه كنم. هرچند امكانات روستا ها در حال حاضر نسبت به چند دهه پيش تغييرات قابل توجهي داشته است و حقيقتا از لحاظ تامين آب و برق و امكانات مشابه با قبل قابل مقايسه نيست ولي آيا در همين مناطق، بيابان زايي نسبت به قبل كمتر شده است ؟

20-30 سال قبل روستايي كه 20 يا 30 خانوار جمعيت داشت اكنون دو برابر شده است مسلما اين تعداد افراد در روستا به كار كشاورزي يا دامداري مشغولند. از طرفي براي كشاورزي در مناطق بياباني زمين و آب محدود است پس با اين وجود روستايي يا بايد به شهر بيايد و جذب كارهاي كاذب شود و يا در روستا زمين بيشتري اضافه كند و كار كشاورزي كند.

زمين بيشتر هم آب بيشتر مي خواهد در بيابان كه نمي شود ديم كاري كرد! آنگاه بدون توجه به امكانات سفره آب زيرزميني و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عميق مي كنيم! آب پمپاژ مي شود ، با پمپاژ بي رويه آب، علاوه بر آنكه سطح آب زيرزميني پائين ميرود ، تعادل هيدرو استاتيك بين آب شور و آب شيرين بهم مي‌خورد.

آب شيرين كه پمپاژ شد آب شور زير زمين به طرف سفره‌ي آب شيرين هجوم مي آورد و در پمپاژ‌هاي بعدي يواش يواش آب شور ميشود، آب شور كه بالا آمد در سطح زمين خاك را شور مي‌كند خاك كه شور شد محصول كم ميشود كيفيت محصول كه پايين آمد زمين همجوار و جديد بزير كشت مي رود و اين روند ادامه مي يابد تا وقتي كه به خود مي آييم و مي بينيم كه در روي زمين شوره زار و كوير درست كرده ايم و در زير زمين سطح سفره آب آنچنان افت كرده كه بايد چاه را كف شكني كنيم. ايكاش كه كار به همين جا ختم مي شد. (همه حرف من اين است كه دولتي كه مي گويد مردم در روستا بمانيد و به شهر نياييد و روستا را آباد كنيد اگر برنامه ريزي درستي براي روستايي نداشته باشد عاقبتش اين است. پس بايد اشتغال ديگري براي روستائيان ايجاد كند تا فشار آنها از مرتع و منابع طبيعي برداشته شود).

در حال حاضر اين پديده بيابانزايي و كوير زايي در بسياري از مناطق ايران بصورت يك چالش‌اساسي و جدي بروز كرده است كه نمونه بارز آن را مي توان در استان كرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان كه در اوايل انقلاب پمپاژ چاه‌ها در عمق 50 تا 80 متري از سطح زمين قرار داشت اكنون به 300 متر و بيشتر افزايش يافته و كيفيت آن نيز در بسياري از مناطق در نتيجه نفوذ آب‌هاي شور مورد تهديد جدي قرار گرفته و از بد به بدتر تبديل شده است. كارشناسان پيش بيني مي كنند در صورتي كه چاره‌اي براي انتقال آب به اين دشت صورت نگيرد (انتقال بين حوضه‌اي آب) تخريب باغات و سفره‌هاي آب زير زميني ادامه مي يابد و سالانه حدود پنج هزار هكتار از باغهاي پسته با شيرابه كوير كه از اعماق بيش از 300 متر پمپاژ مي شود, شور و قليايي مي شود. به اين ترتيب در يك مقطع زماني بيست ساله كليه اين باغات به شهر سوخته‌اي تبديل خواهد شد كه شايد اصلاح آنها حتي با انتقال آب كافي و با كيفيت مطلوب هم ديگر امكانپذير نباشد و در يك كلام تبديل به بيابان خواهند شد.


پس در اين بخش ما دو معضل داريم يعني با افزايش سطح كشاورزي ، سطح بيابانها و شوره زارها را گسترده تر كرده ايم ؛ دوم اينكه علاوه بر افت سطح آبخوانها، كيفيت آب را هم بدتر كرده ايم و خواسته يا ناخواسته در جهت بيابان زايي گام برداشته ايم. در اين مورد وزارت نيرو آماري ارايه كرده است كه بر اساس آن از 400 دشتي كه در كشور داريم حدود 176 دشت با تراز منفي آب روبرو هست و در جاي ديگري گفته است 67 درصد آبخانه‌هاي كشور با تراز منفي آب روبروست. تاسف بار تر از آن اين است كه 70 درصد اين آب كمياب و پر هزينه تا رسدن به سر مزرعه تلف مي شود بعبارت ديگر راندمان آب كشاورزي در كشور ما حدود 30 درصد برآورد مي شود .

از طرفي در طول اين سي چهل سال كه حدود 9 متر افت آب داشته ايم متاسفانه تعداد سيلاب‌ها از 202 مورد در دهه‌ي سي به حدود2000 در دهه ۸۰ رسيده است يعني بر خلاف اين كه ما افت آب در زير زمين داريم در روي زمين سيلاب داريم و اين حكايت از مسائلي ميكند كه به هر حال اين آبي كه بايد در عرصه نفوذ بكند و آبخانه‌ها را تغذيه كند منجر به سيلاب شده است پس يك شاخص ديگر هم از آثار و عوارض بيابان زايي پيدا شد. سيلخيزي !! دليلش چه چيزي مي تواند باشد؟

کاربری نادرست اراضی و تخريب پوشش گياهي!! متاسفانه آمار دامي هم كه الان در كشورمان ارايه مي شود تقريبا سه برابر ظرفيت چرايي مراتع است چيزي حدود 107 ميليون راس واحد دامي و در طول مدت هفت يا هشت ماه از مراتع استفاده مي‌كنند. به اين ترتيب مهمترين عوامل بيابان زايي و يا موثرترين آنها شناخته شد. البته تمام تقصير را نبايد به گردن جامعه روستايي گذاشت بلكه در اطراف همين پايتخت (پاياب حوضه) آثار بيابان زايي كاملا مشهود است.



اکنون ساعت 10:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد.

Powered by vBulletin Version 3.8.12 by vBS
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.

Free Persian Language By Harfe rooz Ver 3.0