طبیعت و توریسم (طبیعت ایران و جهان، نقاط دیدنی، گردشگری)؛

طبیعت و توریسم (طبیعت ایران و جهان، نقاط دیدنی، گردشگری)؛ (http://nature.harferooz.com/index.php)
-   تالاب گاوخونی (http://nature.harferooz.com/forumdisplay.php?f=162)
-   -   خاك‌شناسي گاوخونی (http://nature.harferooz.com/showthread.php?t=1965)

neda 30-05-2011 04:12 PM

خاك‌شناسي گاوخونی
 

كليات خاك‌شناسي گاوخونی

تالاب گاوخوني انتهايي‌ترين و پست‌تري نقطه حوضه‌ها‌ي آبخيز زاينده‌رود است و وضعيت خاك آن به طور مستقيم تحت تاثير رسوبات حمل شده از كل حوزه كه به طور عمده از آبرفت‌هاي دوران چهارم زمين‌شناسي مي‌باشد، قرار دارد. علاوه بر آن فعاليت‌هاي مربوط به باد، آب زيرزميني شور، پوشش گياهي، پستي و بلندي،‌ تبخير شديد و شرايط اقليمي از عمده‌ترين عوامل موثر در تشكيل، تكوين و تكامل خاك‌هاي منطقه محسوب مي‌شوند كه اغلب در جهت افزايش شوري خاك تاثيرگذار بوده‌اند. تفاوت در درجه شوري خا‌ك‌هاي منطقه كه محصول عملكرد متفاوت عوامل مذكور در بخش‌هاي گوناگون تالاب مي‌باشند، از ويژگي‌هاي خاك‌شناسي آن مي‌باشند. بر اين اساس اگر بخواهيم در يك تقسيم‌بندي ساده اوليه خاك‌هاي منطقه را از يكديگر تفكيك كنيم،‌ با توجه به ميزان شوري مي‌توان آن را به دو گروه عمده تقسيم كرد.


گروه اول شامل خاك هاي نواحي حاشيه‌اي تالاب در بخش‌هاي شرقي و جنوبي است كه به علت بهره‌مندي از آب زيرزميني بالا و متاثر از آب شور درياچه، تبخير شديد، خاصيت مويينگي و فعاليت بادها و آبراهه‌هاي نمكي كه با خود نمك قابل ملاحظه‌اي را حمل مي‌كنند، از درجه شوري فوق‌العاده‌آي برخوردار هستند. در اين نواحي شوري تا بدانجا است كه در ايام خشك سال لايه‌اي از نمك سطح خاك را مي‌پوشاند و امكان رويش هر گونه گياهي را (حتي گياهان شورپسند) غيرممكن مي‌سازد و در برخي از نقاط تا شعاع كيلومترها دورتر از درياچه، زمين فاقد پوشش گياهي است.

گروه دوم خاك‌هايي را شامل مي‌شود كه اغلب در ارتفاعات مشرف و مجاور تالاب و يا در بخش شمال و شمال غرب آن قرار دارند. خاك در ارتفاعات مجاور و از جمله كوه سياه به علت پايين بودن سفره آب زيرزميني كمتر تحت تاثير شوري درياچه قرار مي‌‌گيرد، اگرچه بادهايي كه از طرف درياچه به اين نقاط مي‌وزند، آن را از شوري درياچه بي‌نصيب نمي‌گذارند.

شوري در اين ارتفاعات بسيار جزيي است، به نحوي كه پوشش گياهي متنوعي از گياهان يكساله كه بردباري بسيار كمي نسبت به شوري دارند، عمده رويش‌هاي آن را در سال‌هاي پرباران تشكيل مي‌دهند. همچنين در اين گروه خاك نواحي شمال و شمال غربي تالاب به علت الحاق با آب زاينده‌رود كه هر از چندگاهي آن را از آب تازه و شيرين بهره‌مند مي‌سازد از شوري كمي برخوردار مي‌باشد و اين موجب شده پوشش گياهي انبوه و متراكمي از گياهان شورپسند از جمله گز، گنگ و . . . در اين بخش از تالاب (جنگل‌زار) به وجود آيد. بديهي است شوري خاك بر اساس ميزان آب ورودي رودخانه در طول سال متغير بوده و در مقايسه با ارتفاعات در مجموع مقدار شوري آن بيشتر است،‌ اما اين شوري به آن حد نيست كه از رويش گياهان جلوگيري كند.

ميرزايي (1378) در بررسي منشا شوري خاك‌هاي شمالي و غربي تالاب گاوخوني تكامل خاك‌هاي منطقه را تحت تاثير عواملي همچون سفره آب زيرزميني، مواد مادري، فرسايش و رواناب مي‌داند. در اين بررسي درجات مختلفي از خاك‌هاي منطقه معرفي شده است. خاك‌‌هاي با تكامل پروفيلي ضعيف‌تر كه تحت تاثير اقليم فعلي، رواناب، فرسايش و آب زيزميني قرار داشته و خاك‌هاي نسبتاً تكامل‌ يافته‌ت كه تحت تاثير اقليم مرطوب گذشته به وجود آمده‌اند.

PH‌هاي اسيدي موجود در برخي از خاك هاي منطقه نيز به علت غلظت زياد الكتروليت‌ها، كمبود كربنات كلسيم آزاد و در نتيجه وجود اسيد آمينه‌هاي آزاد و يا احتمالاً با واكنش اسيد سولفاتي كه منجر به تشكيل گچ و اسيد سولفوريك شده مرتبط مي‌باشند. نتايج حاصل از تجزيه‌هاي پراش اشعه X بيانگر آن است كه كاني‌هاي رسوبي خاك هاي منطقه شامل ايلايت، كلرايت، پاليگورسكايت، اسمكتيت و رمي كولايت، كائولينيت و كوارتز و كاني‌هاي تبخيري آن شامل هاليت، جيبسيم، تناردايت، بلويدايت و ولوويايت مي‌باشد. تشابه كاني‌هاي رسوبي منطقه با مواد مادري نيز نشان مي‌دهد كه اين كاني‌ها از مواد مادي به ارث رسيده است. همچنين بخشي از اسمكتيت و پاليگو رسكايت موجود در پروفيل‌هاي حاشيه باتلاق احتمالاً منشا اتوژنيكي داشته، زيرا شرايط لازم از جمله بالا بودن ميزان الكتروليت‌ها و زهكشي ضعيف در آن مهيا بوده است.

مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد كه عوامل موثر در تشكيل و تكوين خاك‌هاي منطقه در نقاط مختلف آن به يك گونه عمل نمي‌كنند و موجب تفاوت‌هاي بارزي در ويژگي‌هاي فيزيكي و شيميايي خاك در بخش‌هاي مختلف مي‌شوند. به عنوان مثال فروغي فرد (1374) در بررسي تاثير عوامل توپوگرافي و مواد مادري بر روند تشكيل نمك در خاك‌هاي منطقه، كوه سياه واقع در بخش شمالي را با منطقه‌اي معروف به يخچال در بخش جنوبي تالاب مورد مقايسه قرار داده است. بر اساس نتايج حاصل در كوه سياه مواد مادري شامل مواد آتش‌فشاني و دروني است كه نمي‌تواند توليد گچ و نمك كند و وجود مواد مذكور به خاطر بادهايي است كه از نقاط مختلف اين مواد را به كوه سياه حمل مي‌كنند. اما در منطقه يخچال منشا گچ و نمك موجود از مواد مادري است.

همچنين در محل كوه سياه رسوبات حمل شده از نقاط مرتفع و پيشروي و پسروي درياچه عمليات فرسايش و رسوب‌گذاري را مرتباً دستخوش تغيير قرار مي‌دهد، در حالي كه در منطقه يخچال ثبات بيشتر در لايه‌بندي نمونه هاي برداشت شده وجود دارد. نكته آخر اين كه تغييرات در ميزان املاح در نمونه‌هاي برداشت شده در كوه سياه و منطقه يخچال نشان مي‌دهد كه هرچند مناطق مذكور هر دو در حاشيه تالاب هستند، وليكن ميزان شوري و املاح در نزديك كوه سياه به مراتب كمتر از منطقه يخچال مي‌باشد. اين امر به خاطر ورود آب‌ زاينده‌رود به بخش شمالي تالاب است.



اکنون ساعت 11:30 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد.

Powered by vBulletin Version 3.8.12 by vBS
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.

Free Persian Language By Harfe rooz Ver 3.0