موضوع: سفید رود
نمایش پست تنها
قدیمی 03-07-2011, 03:47 PM   #1
emily
(کاربر طلایی)
 
emily آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 956
Two سفید رود


سفید رود

دومین رود بلند ایران سفیدرود است. نام باستانی آن رود آمارد بوده‌است. از ترکیب دو رود شاهرود و قزل اوزن در شهر منجیل شکل می‌گیرد و تا ریختن به دریای خزر عرض استان گیلان را می‌پیماید. سرچشمه آن در کوه چهل چشمه کردستان است و به‌طرف مشرق رفته داخل ناحیه گروس می‌شود و در این محل شعبه دیگری بهمین اسم که از کوههای پنجهعلی در شمال غربی همدان جاری است ضمیمه آن می‌شود و درگروس و شعبات متعدد دیگری به آن پیوسته و به‌طرف شمال رفته به میانج می‌رسد و در آنجا شعبات قرانقو و میانه (میانج) و هشترود و آبهای کوه سهند و بزغوش را وارد آن می‌کند.

پس از آن به جنوب شرقی برگشته و زنجانرود که سرچشمه آن از چمن سلطانیه است از ساحل یمین وارد آن می‌گردد. بعد شعبات کوچک دیگر از کوههای طارم به آن ملحق شده وارد تنگه منجیل می‌شود و قبل از منجیل شاهرود که از الموت و طالقان سرچشمه می‌گیرد و طارم پائین (طارم سفلی) را مشروب می‌کند و به قزل اوزن پیوسته از این محل به بعد در همه جا سفیدرود نامیده می‌شود. و از منجیل تا ساحل دریا همه جا سفیدرود به سمت شمال شرقی جاری و جریانش سریع و مقدار آب آن زیاد است. از منجیل تا گندلان بستر آن بین دو کوه و بسیار باریک و از این نقطه به بعد دلتای وسیعی با شعبات زیاد تشکیل داده شعبه اصلی آن در حسنکیاده به دریای خزرمیریزد.




واژه‌شناسی و تاریخچهٔ نام

این رود را نوشته‌های گوناگون سپیدرود، اسفیدرود، اسبیذروذ، سپیذروذ و سفیدرود خوانده‌اند. این نام از دو ریشه سپید(در اوستایی spaêta؛ در پارسی میانه سپت؛ در سانسکریت sveta) و رود (در اوستا urûd؛ در پارسی باستان rautah) ساخته شده‌است. همچنین بخشی از رود را که از آذربایجان می‌گذرد به ترکی قزل‌اوزن به معنای رودخانه ماهی قزل آلا می‌خوانند. در کتاب نزهةالقلوب که در سال ۷۴۰ (قمری) نوشته شده این رود را به مغولی هولان‌موران خوانده که همان معنای نام ترکی آن را داراست.

در کتاب بندهش که به زبان پهلوی است از این رود نام برده شده که در آتورپاتکان است.

نام این رود در روزگار هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان به نام قوم ایرانی که در کنارش می‌زیستند و آمارد (amardoi) اَمَرد (به یونانی amardus) خوانده می‌شده‌است. نام سپیدرود بایستی در دوره ساسانیان بر این رود گذارده شده باشد.

بومیان شهر رودبار به آن اسپه می‌گویند که در گویش تالشی و تاتی همان سفید معنی می‌دهد.

همچنین در سفرنامه ناصر خسرو نیز از این رود نام برده می‌شود٬ ناصر خسرو در سفرنامه خود می‌گوید:

« "دوازدهم محرم سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه از قزوین برفتم به راه بیل و قبان که روستاق قزوین است . و از آن جابه دیهی که خرزویل خوانند . من و برادرم وغلامکی هندو که با ما بود زادی اندک داشتیم . برادرم به دیه رفت تا چیزی از بقال بخرد، یکی گفت که چه می خواهی بقال منم . گفتم هرچه باشد ما را شاید که غریبیم و برگذر . گفت هیچ چیز ندارم. بعد از آن هر کجا کسی از این نوع سخن گفتی، گفتمی بقال خرزویل است . چون از آن جا برفتم نشیبی قوی بود چون سه فرسنگ برفتم دیهی از حساب طارم بود برزالحیر می گفتند .

گرمسیر و درختان بسیار از انار و انجیر بود و بیش تر خودروی بود . و از آن جا برفتم رودی بود که آن را شاه رود می گفتند . بر کنار دیهی بود که خندان می گفتند و باج می ستاندند از جهت امیر امیران و او از ملوک دیلمیان بود و چون آن رود از این دیه بگذرد به رودی دیگر پیوندد که آن را سپید رود گویند و چون هردو رود به هم پیوندند به دره ای فرود رود که مشرق است از کوه گیلان و آن آب به گیلان می گذرد و به دریای آبسکون رود و گویند که هزار و چهارصد رودخانه در دریای آبسکون ریزد.

emily آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول