موضوع
:
راز تنبلي حیوانات
نمایش پست تنها
23-04-2011, 11:25 AM
#
1
emily
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 956
راز تنبلي حیوانات
راز تنبلي
زماني كه در قرن شانزدهم ميلادي، نخستين اسپانياييها قدم به آمريكاي جنوبي گذاشتند، از ديدن جانورهاي عجيبي كه مثل يك كيسه از درختها آويزان بودند، شگفتزده شدند.
يكي از آنها درباره اين جانور در دفترچه خاطراتش نوشت: «هرگز در عمرم جانوري به اين زشتي و بيخاصيتي و تنبلي نديده بودم.»
اما ما امروز ميدانيم كه او اشتباه كرده است. تنبلها خيلي آهسته و به ندرت حركت ميكنند، ولي همين ويژگي شيوه آنها براي مقابله با دشمن است.
«تنبلها» چهقدر تنبل هستند؟ «هرمان تيرلر»، پژوهشگر و جانورشناس در اين باره داستان جالبي را تعريف ميكند. او از يك خرس سهانگشتي تنبل در خانهاش در برزيل نگهداري ميكند. «يك شب در خانه بوي سوختگي شديدي ميآمد. جانور تنبل گوشه اتاق، روي يك لامپ روشن آباژور نشسته بود، از حرارت لامپ، بدنش سوخته بود و دود از آن بلند مي شد، اما حيوان حركت نميكرد.» حتي وقتي هرمان سعي ميكند تنبل را از روي لامپ جدا كند، حيوان با سروصدا اعتراض مي كند. جاي سوختگي تا مدتها روي بدن جانور باقيمانده بود. واقعيتي كه درباره اين جانور وجود دارد اين است كه هيچ چيز نميتواند آرامش اين حيوان را برهم بزند، حتي سوختگي قسمتي از بدنش.
اين
حيوان
در محل زندگي اصلياش، يعني در جنگلهاي باراني آمريكاي مركزي و جنوبي، ساعتهاي طولاني از شاخههاي درختها آويزان است. معمولاً، حتي 40 متر هم در روز حركت نميكنند.
يك جانور تنبل، حدود 15 ساعت در شبانهروز ميخوابد. در اين مدت آرامتر نفس ميكشد، ضربان قلبش كند ميزند ؛ حتي سرعت هضم غذا هم در بدنش كاهش مييابد. تنبلها فقط يك بار در هفته غذا ميخورند و مانند كپهاي از مو، روي زمين مينشينند، يا بر شاخهاي آويزان ميشوند. حركت آنها بسيار آهسته است.
اصلاً چه عجلهاي است؟ بيحركتي، شيوه زنده ماندن آنها در طبيعت است. در تمام مدتي كه بيحركت در ميان شاخه و برگ درختان معلق هستند، در حقيقت از چشم دشمنانشان مخفي ميشوند. انواع پرندگان شكاري و گربهسانان درنده، دشمنان اين حيوان هستند.
بيحركتي و تنبلي، وسيلهاي براي صرفهجويي و ذخيره انرژي است. نكته بسيار مهم و حياتي همين صرفهجويي در انرژي است، چون برگهايي كه اين حيوان تغذيه ميكند، مقدار بسيار كمي مواد غذايي دارد.
پوست پرمو و سنگين اين جانور هم سبب كمتحركي آن ميشود، اما همين پوست، مزيت مهمي دارد: در بين موهاي بلند پوستش، خزههايي ميرويد كه مانند محافظي پوست جانور را ميپوشاند. به وسيله اين لايه، وقتي جانور در ميان برگهاي درختهاي استوايي آويزان ميشود، به سختي قابل تشخيص است. به اين ترتيب، بدون هيچ زحمتي، از چشم دشمنان مخفي ميشود.
تنبلها، تقريباً تمام عمرشان را در حالت آويزان از درخت ميگذرانند. ويژگي بدن آنها براي چنين مدلي بسيار مناسب است. بازوها و پاهاي بسيار بلند، با پنجههاي قوي و با ناخنهاي بلند و قلاب مانند بسيار محكم، جانور را حتي در حالت خواب هم روي شاخهها محكم نگه ميدارد.
تنبلها، در حالت آويزان، چنان احساس راحتي و امنيت ميكنند كه حتي براي به دنيا آوردن بچههايشان نه لانهاي ميسازند و نه به محل ديگري ميروند؛ بلكه حيوان ماده، از شاخه آويزان ميشود. جالب است كه وقتي نوزاد به دنيا ميآيد، پنجههايش آنقدر قوي است كه محكم به موهاي بدن مادرش ميچسبد. بچه تنبل، به اين شكل، 9 ماه ديگر را هم روي بدن مادرش زندگي ميكند تا توانايي زندگي مستقل را پيدا كند و روي پاي خود بايستد، يا بهتر است بگوييم از پنجههاي خود آويزان شود!
تنبلها
بهندرت روي زمين راه ميروند، مگر اينكه مجبور باشند از يك درخت پايين بيايند و مسافتي را راه بروند تا به درخت بعدي برسند. در اين حالت، بندباز حرفهاي، بيشتر شبيه يك توده پرمو و رنجور است كه با زحمت، اما به آرامي،روي زمين راه ميرود. پنجههاي بلند و تيزش مانعي براي دويدن جانور است. فقط وقتي حيوان به تنه درخت بعدي ميرسد، با مهارت و البته خونسردي و آرامش از تنه درخت بالا ميرود، به شاخه مورد نظرش ميرسد، مثل يك كيسه آويزان ميشود و از فرط خستگي به خواب ميرود.
emily
نمایش مشخصات عمومی
ارسال یک پیام خصوصی به emily
یافتن پست های بیشتر emily