17-05-2011, 09:29 AM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Mar 2011
نوشته ها: 648
|
عبور از ريگ جن
تلاشي ديگر براي عبور از ريگ جن شنبه 21/11/85 وعده گروه ما، در عوارضي تهران قم بود براي سفري به ريگ جن كه ششمين سفر ما به آن جا به حساب ميآمد. ريگ جن منطقهاي است محصور بين شهرهاي انارك و نائين از جنوب و از شمال به سمنان و دامغان، از شرق به جندق و از غرب به ورامين و دور تا دور آن پوشيده از نمكزار و رمل و مناطق باتلاقي است. ما در سفرهاي قبلي خود موفق شده بوديم راهي از جنوب براي ورود به ريگ جن پيدا كنيم با توجه به جذابيت و سختي سفر تعداد زيادي از دوستان اظهار تمايل كرده بودند تا در اين سفر با ما باشند ولي مشغله كاري آنان و درگيريهاي آنان با كارهايشان باعث شد تا تعداد 17 نفر با 7 خودرو در سر قرار حاضر شوند بين كساني كه قرار بود همراه ما باشد ولي در آخرين لحظه نتوانست خانم سروناز هروي برادرزاده بابك هروي بود كه به همين دليل ماشين آنان كمي ديرتر به گروه پيوست. در هر حال ماشينها به سمت كاشان حركت كردند و بعد از عوارضي كاشان شب را در حاشيه اتوبان گذرانديم و صبح زود حركت كرديم در اردستان توقفي داشتيم و كمي خريد كرديم از جمله نان و ديگر لوازم مهدي هروي هم از موقعيت استفاده كرد و موهايش را كوتاه كرد. سپس عازم انارك شديم ساعت 3 بعد از ظهر در انارك و در آخرين پمپبنزين باكهاي خود را پر كرديم البته 1400 ليتر بنزين نيز اضافه داشتيم. سپس از شهر قشنگ انارك با بافت و معماري كويري خود ديدن كرده و آخرين خريدهاي خودمان را انجام داديم و به سمت جاده خور رفتيم. بعد از گردنه زنجيرگاه سمت چپ جاده به سمت باباخالد رفتيم. باباخالد آخرين چشمه مسير ما است كه قنات بسيار كوچكي دارد با چند درخت گزشاهي و يك نخل كوچك قشنگ چند اطاق مخروبه و يك برج ديدباني كه فقط قسمتي از آن باقي مانده است. آب آن خوب است البته كمي مزه دارد ولي قابل شرب است و هميشه چند شتر در اطراف باباخالد ديده ميشوند كه براي آب خوردن به آن جا ميآيند. بعد از باباخالد جاده معيني وجود ندارد و ما راه خود را بدون جاده ادامه داديم و پس از گذشت 2 ساعت خود را به دشت سهشين رسانديم كه البته اين اسم خاص منطقه نيست و ما اين نام را بر آن جا گذاشتهايم. دشتي است پر از درختان تاق و اسكمبل، شب را همان جا گذرانديم هوا بسيار خوب و دلپذير بود با چوب زيادي كه در دسترس داشتيم آتش افروختيم و تا پاسي از شب گذشته دور آتش ساعتهاي خوشي را سپري كرديم. صبح براي ورود به ريگ جن آماده شديم پس از صرف صبحانه و جمع و جور كردن وسايل مقداري هيزم بر پشت پاور واگن آقاي حميد ساغريچي گذاشتيم و حركت كرديم. بعد از طي 25 كيلومتر راه دشوار در زمينهاي سست و بيرون آوردن ماشينهايي كه در شن فرو رفته بودند به نقطهاي رسيديم كه سمت راست ما تپهاي ماسهاي بود در قسمت چپ دشت بيانتهايي بود كه تا افق چيزي ديده نميشد محلي كه نام آن را دروازه گذاشته بوديم تپهها ماسهاي كوتاه كه امكان عبور از خود را به سختي به ما داد بعد از تلاش دو ساعته موفق شديم راهي بيابيم و خود را به آن طرف تپهها برسانيم. در مقابل ما دشتي قرار داشت كه تا شش كيلومتر بعدي را به سمت شرق پوشيده از ماسه و نمك بود آن را پيموديم تا مقابل تپهاي ديگري رسيديم و پس از تلاشي سخت از اين تپهها گذشتيم البته بسيار سخت ماشين من در ماسهها ماند و بالاخره آقاي ساغرچي با خودروي بزرگ و پر ابهت خود به كمك ما آمد و با ياري تمام دوستان پس از چند ساعت توانستيم ماشين را از رملها بيرون بياوريم كه پس از بيرون آوردن ماشين چون شب فرا رسيده بود همان جا اتراق كرديم تا روز بعد ادامه مسير دهيم. بعد از صرف صبحانه حركت كرديم و بعد از چند كيلومتر به تپههاي ماسهاي بعدي رسيديم همان تپههايي كه در سالهاي قبل از كوچههاي آن گذشته بوديم و حال نيز ميخواستيم راه خود را پيدا كنيم و به آن طرف برسيم پس از مدتي جست و جو راه سال قبل را نيز پيدا كرديم ولي تپههاي ماسهاي حركت كرده بودند و راه را بسته بودند پياده به راه افتادم و خود را به آن طرف تپه رساندم به نظرم ميآمد كه همه تپهها جايشان تغيير كرده است و بالاخره پس از طي سه كيلومتر به تپه بعدي رسيدم و متوجه شدن راه بسته شده و بسيار سخت ممكن است از آنها گذشت، برگشتم و به دوستان اطلاع دادم كه راه بسته شده. آقاي جلال پورابراهيم همراه سختكوش ما اظهار داشت كه راه را ادامه ميدهيم با ماشين او كه چند روز پيش در مسابقه شركت كرده بود و بسيار سرحال بود گشت زديم تا راهي ديگر پيدا كنيم و بالاخره پس از چند ساعت نتيجه گرفتيم كه زمان بسيار زيادي براي عبور از اين مكان لازم است تا ماشينها را يكي يكي به آن طرف تپهها برسانيم و با زمانبندي ما مغايرت دارد. پس تصميم گرفتيم تا هوا تاريك نشده خود را به ابتداي ريگ جن يعني دشت سهشين برسانيم كه هيزم براي آتش داشته باشيم و آن گاه تصميم گرفتيم تا روز بعد را در همان جا بگذرانيم و استراحت كنيم و روز بعد را به گشت و پيادهروي گذرانديم و صبح پنجشنبه سفر خود را به سمت باباخالد شروع كرديم در باباخالد نهار خورديم و سپس به سمت روستاي بسيار جالب زيبا و ديدني عشين حركت كرديم و ساعتي را به بازديد و گرفتن عكس از اين روستاي تقريباً متروكه پرداختيم، آن گاه از راهي كامل جيپ رو از يال كوههايي كه در جنوب عشين واقع شده بود خود را به جاده اردستان انارك و نزديك به ايستگاه راهآهن سهيل رسانديم و از طريق زواره و اردستان به كاشان رسيديم. شب را درست مقابل ورودي اتوبان كه قبلاً گذرانده بوديمف سپري كرديم و صبح جمعه پس از صبحانه به طرف تهران رفتيم و ساعتي بعد از ظهر به تهران رسيديم همگي شاد و تيم در سلامتي كامل. |
برچسب ها |
کویر, کویر های ایران, گردش, گردشگري, درباره طبيعت, ریگ جن, طبيعت, طبيعت و توريسم, طبيعت گردي, عبور از ریگ جن |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly