قدیمی 19-06-2011, 06:23 PM   #1
emily
(کاربر طلایی)
 
emily آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 956
Umbrella بلوچ و بلوچستان


بلوچ و بلوچستان

بلوچستان ايران. در جنوب شرقي ايران، شامل قسمت اعظم استان سيستان و بلوچستان است. از شمال به سيستان، از مشرق به مرزهاي ايران ـ افغانستان، و ايران ـ پاكستان، از جنوب به درياي عمان و از مغرب به استانهاي هرمزگان و كرمان محدود، و جز شهرستان زابل مشتمل بر همه شهرستانهاي استان (زاهدان، خاش، سراوان، ايرانشهر، نيكشهر و چابهار) است.

بلوچستان در گذشته به چند ناحية عمده (هر ناحيه به چند بلوك) تقسيم ميشد:

الف) ناحية سرحد . كمابيش مطابق با شهرستانهاي كنوني خاش و زاهدان در شمال منطقة بلوچستان، از شمال به سيستان، از مشرق به افغانستان و پاكستان، از جنوب به سراوان و بلوچستان مركزي (شهرستان ايرانشهر) و از مغرب به استان كرمان محدود است. اين محدوده، بهلحاظ كوهستاني بودن از مناطق ييلاقي و خوش آب و هواي بلوچستان شمرده ميشود و داراي مراتع فراوان است. رشته كوه پيرشوران، ادامة كوههاي شرقي ايران (خراسان)، در مغرب آن امتداد دارد.

كوه تفتان (مرتفعترين قله: ح 940 ، 3 متر) در آن واقع است. در شمال و مشرق آن كوههاي ملك سياه (مرتفعترين قله: ح 600 ، 1 متر)، ميرجاوه كه خط رأس آن مرز ايران و پاكستان را تشكيل ميدهد، و كوه كازو قرار گرفته است. كوههاي يك سر و مارپيچ و ژيلي كوه (مرتفعترين قلهها: 464 ، 1 تا 976 ، 2 متر) مشرق اين ناحيه را پوشانده است. رود لاديز در شمال آن جريان دارد. به نوشتة قايني، در 1297 در سرحد جز بلوچها، تيرههايي از عشاير فارس زبان، مانند تَميني، تَمَندان، لادزي ] لاديزي [ ، كرَمزهي و هاشمزهي و خاشي، نيز زندگي ميكردند (ص 177ـ 178). آباديهاي مهم آن زاهدان (مركز استان سيستان و بلوچستان كه تا 1315 ش دُزدآب نام داشت)، خواش (خاش)، و ميرجاوه است.



ب) ناحية بلوچستان مركزي (ناحية بمپور). كمابيش مطابق با شهرستان ايرانشهر، در شمال ناحية مكران، از شمال به ناحية سرحد، از مشرق به ناحية سراوان و از مغرب به استان كرمان محدود است. اين ناحية عمدتاً در مشرق جزموريان قرار گرفته است. جزموريان آبهاي غربي اين ناحيه را زهكشي ميكند. قسمت شرقي بلوچستان مركزي كوهستاني است و كوه بَزمان (مرتفعترين قله: ح 490 ، 3 متر) در شمال آن قرار دارد. دشت فَنّوج در جنوب شرقي و دشت بمپور در حاشية شرقي جزموريان واقع است.

قسمتهايي از جنوب جزموريان كويري است كه ظاهراً اسكندر در راه رفتن به گدروسيا (جيرفت) از آنجا گذشته است (گابريل، ص 29). رشته كوه نمداد در قسمت شمالي آن، بلوچستان را از دشت لوت جدا ميكند. رود سرباز و رود بمپور (با جهت شرقي ـ غربي) در آن جريان دارد. آباديهاي قديمي آن عبارتاند از: شهر بمپور (نام قديم آن: بَن فَهل كه مركز و ضابطنشين بلوچستان شمرده ميشد)؛ ايرانشهر (نام قديم آن: فهره/ فهرج) و قصر قند كه در قديم مركز مكران بود.

ج) ناحية سراوان . در مشرق بلوچستان مركزي (كمابيش مطابق با شهرستان امروزي سراوان)، از شمال به ناحية سرحد، از مشرق به پاكستان، از جنوب به پاكستان و مكران، و از مغرب به بلوچستان مركزي محدود است. اين ناحيه، كوهستاني است و رشته كوه بَمْپشت (مرتفعترين قله: ح 700 ، 1متر) در آن قرار دارد. كوه بيرگ (يا بيرك، مرتفعترين قله: 740 ، 2 متر) در حد فاصل ناحية سراوان و ناحية قديمي بمپور قرار گرفته است. رود ماشكيد (يا ماشكيل) در شمال كوه بم پشت با جهت شرقي ـ غربي در آن جريان دارد و وارد پاكستان ميشود.

در قديم اراضي آن با 26 قنات آبياري ميشد. از آباديهاي قديمي آن دِزَك، در حدود شش كيلومتري مشرق سرباز (رجوع کنید به ادامه مقاله) است كه در قديم قلعه داشت و اقامتگاه حاكم ناحيه بود. يكي از آباديهاي آن، كوهك در دهستان كوهك اِسفَندك، نزديك مرز پاكستان است كه زيارتگاهي در كنار چاهي به عمق حدود هشتاد متر دارد.

در 1013، نواب امير محمد كه از هندوستان به ايران فرستاده شده بود، در اين آبادي اقامت گزيد. در 1290، قشون ايران به فرماندهي وكيل الملك، قلعة كوهك را كه از ايران جدا شده بود، پس گرفت ( جغرافياي بلوچستان ، ص 284 ـ 285). از جمله آباديهاي ديگر آن، سرباز در جنوب شرقي و زابلي است كه در جنوبغربي شهر سراوان (مركز شهرستان) قرار دارد. ده سوران در جنوبغربي شهر سراوان، دهكدة گشت در قسمت شمالي آن در دامنة كوه سفيد، و دهكدة ايرافشان بر روي تپهاي (در حدود 65 كيلومتري جنوب آبادي سوران) واقع است. در 1280، اهالي ايرافشان بر ضد قاجاريه شورش كردند (همان، ص 286). پيشين، مركز دهستاني به همين نام، در اين ناحيه قرار دارد.

د) ناحية مكران . در جنوب بلوچستان (امروزه مشتمل بر شهرستان چابهار و نيكشهر)، از شمال به بلوچستان مركزي و سراوان، از مشرق به بلوچستان انگليس يا قسمت شرقي مكران (پاكستان)، از جنوب به درياي عمان، و از مغرب به شهرستان جاسك (استان هرمزگان) محدود است. كوههاي مكران، كه ادامة كوههاي بشاگرد است، با جهت غربي ـ شرقي آن را از ديگر مناطق بلوچستان جدا ميكند. نام قديم اين كوهها كُوفچ بوده است ( حدود العالم ، ص 30ـ31). اين كوهها آب پخشان (مقسم المياه) شهرستانهاي چابهار و نيكشهر و مناطق شمالي (بلوچستان مركزي) است.

آبهاي سطحي اين منطقه به درياي عمان ميريزد و رودهاي مهم آن از مشرق به مغرب، باهوكَلات * ، و راپيچ است. دشتهاي باهوكلات، نَگور و كهير در آن قرار دارد. دشتهاي قصرقند و نيكشهر (نام قديم آن: گِه) كه سابقاً در قسمت مكران قرار داشت، امروزه بر اثر تغيير در تقسيمات كشوري، از شهرستان چابهار (مكران) جدا شده است. خليجهاي گواتر و چابهار و چندين خور و خليج كوچك در ساحل آن ديده ميشود و بندرهايي به نام چابهار و طيس (تيز) و گالَك و لنگرگاه دارد.

زاهدان، مركز استان سيستان و بلوچستان، در منطقة بلوچستان واقع است و با راه اصلي به بيرجند (در استان خراسان)، به زابل (در سيستان) و بم (در استان كرمان)، و از طريق شهرهاي خاش و ايرانشهر به بندر و شهر چابهار مرتبط است. راهآهن زاهدان از طريق ميرجاوه به راهآهن پاكستان متصل است. شهر زاهدان فرودگاه بينالمللي دارد.

طبق قانون تقسيمات كشوري در 1316 ش، حوزه بلوچستان با شهرستانهاي تابعه (زاهدان، سراوان، ايرانشهر و چابهار) در استان كرمان تشكيل شد. در مرداد 1326، حوزة بلوچستان به صورت فرمانداري كل ـ مشتمل بر سه فرمانداري جزء ـ تشكيل و مركز آن شهر زاهدان شد.

طوايف بلوچستان ايران . بلوچستان تنها جايي در ايران بود كه تا حدود يك دهه قبل براي چادرنشينان و آبادينشينان آن، اصطلاح «طوايف» به كار ميرفت (قس «ايل»، «قبيله» و «عشاير» در ديگر جاهاي ايران)، اما از 1366 ش، براي طوايف بلوچ، «ايل» به كار رفته است (رجوع کنید به مركز آمار ايران، 1368 ش الف و ب ). در بلوچستان جز بلوچها طوايف چادرنشين و آبادينشين ديگري نيز به سر ميبرند كه خاستگاه اجتماعي و زبان آنان با بلوچها فرق دارد.

برخي از آنان به فارسي، و برخي مانند جَدگالها و جَتها كه از هند آمدهاند، به زبان بومي خود سخن ميگويند. در برخي جاها، بلوچها تيرههايي از چادرنشينانِ كوهنشين را «كوچ» مينامند. برخي طوايف بلوچ، علاوه بر بلوچستان، در مناطق ييلاقي و قشلاقي (از شمال تا سيستان، و از مغرب تا كرمان و هرمزگان) نيز به سر ميبرند. تيرههايي از بلوچها (كوچها) در كوههاي بارِز * و دامنههاي آن، و در شهرستانهاي كرمان (مثلاً جيرفت و بافت و بم) و هرمزگان ييلاق و قشلاق ميكنند، و دستههايي نيز به استان گلستان (بويژه گرگان) و خراسان (تربت و نيشابور) مهاجرت كردهاند.

از قديم در برخي نواحي بلوچستان، مانند سرحد، تيرههاي آبادينشين شيعه، و چادرنشينان سنّي بودهاند. بيشتر طوايف كوچندة بلوچ دامدارند و پرورش گوسفند و بز و اسب و شتر در ميان آنان رواج دارد (متوسط دام هر خانوار در ييلاق، 34 رأس گوسفند و بز و بزغاله، و در قشلاق، 39 رأس). 3ر5% شترهاي جامعة عشايري كشور، به «ايل» بلوچ اختصاص دارد. از صنايع دستي، بافتِ قالي، پلاس، چادر، گليم و زيلو در ميان آنان رايج است. فروش دام و مبادلة فراوردههاي دامي در ميان آنان رونق فراواني دارد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي (22 بهمن 1357) خانوارهاي ايل بلوچ از امكانات آموزشي بيشتري برخوردار شدند و از بلوچها طايفة پلنگي كه حدود 3ر10% جمعيت ايل بلوچها را تشكيل ميدهد، از بيشترين امكانات آموزش برخوردار است (مركز آمار ايران، 1368 ش الف ، ص 3). بنابر مطالب جزوة فرهنگ عشايري، در 1366 ش جمعيت ايل كوچندة بلوچ به 308 ، 12 تن (236 ، 2 خانوار) ميرسيده است (همان، ص 1). ايل بلوچ مشتمل بر هفده طايفه و 213 رده بوده است، هر طايفه به چند تيره و هر تيره به چند احشام تقسيم ميشود. جز ايل بلوچ، طوايف مستقل ديگري در بلوچستان به سر ميبرند كه عمدتاً در بلوچستان ييلاق و قشلاق دارند.

ساختار طايفهاي در بلوچستان عبارت است از: طوايف بزرگ «ايل» بلوچ، شاملِ طايفههاي آبدوغي كه بيشتر در شهرستان بافت به سر ميبرند؛ پوراحمدي كه در شهرستانهاي جيرفت و كهنوج و مشيز (بردسير) و بافت زندگي ميكنند؛ پلنگي در شهرستانهاي بم و جيرفت و كهنوج؛ جلالي و حسنخاني و شيهكي در شهرستانهاي بم و جيرفت؛ محمدرضاخاني در شهرستانهاي بافت و بم و بندرعباس و جيرفت و كهنوج و بردسير؛ مسافري در شهرستانهاي بم و بردسير؛ نمدادي در شهرستان كهنوج؛ بلوچ سيركاني در شهرستان جيرفت؛ و شولهبُر (شُهوليبُر يا شُروميبُر؟) در شهرستانهاي بم و جيرفت و كهنوج.

طوايف مستقل و بزرگ بلوچ به پنج دسته تقسيم ميشوند:

1. طوايف مستقل و بزرگي كه در شهرستان ايرانشهر ييلاق و قشلاق ميكنند و عبارتاند از: اِسكاني، بامري، بلوچ توتان، سركوهي، لاشاري، بلوچي، حَمَلي (هَملي)، دامِني، درزاده، زينالديني، سايكي، سردار زهي، شولهبر، صالحزهي (صلاحزهي)، و فولادي.

2. طوايف مستقل و بزرگي كه در شهرستان چابهار ييلاق و قشلاق ميكنند و عبارتاند از: هَنزَم، بلوچي، و نوحاني.

3. طوايف مستقل و بزرگي كه در شهرستان خاش ييلاق و قشلاق ميكنند و عبارتاند از: ريگي، بامري، دامِني، سوريزهي، شهبخش، عَمَرزهي، كُرد، گمشادزهي (قمشادزهي)، و مزار زهي.

4. طوايف مستقل و بزرگي كه در شهرستان زاهدان زندگي، و در همانجا ييلاق و قشلاق ميكنند و عبارتاند از: ريگي، سالارزهي ـ سالاري، شهبخش، قنبرزهي، كرد، گمشادزهي، و نارويي.

5. طوايف مستقل و بزرگي كه در شهرستان سراوان ييلاق و قشلاق ميكنند و عبارتاند از: ارضي زهي (ارززهي)، پُرَكي، خاكيزهي، دُهاني، سياهاني/ سياحاني، گمشادزهي، و مزارزهي (مركز آمار ايران، 1369ش، ص 28ـ 38).

emily آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 20-06-2011, 09:22 AM   #2
kodiak
(کاربر طلایی)
 
kodiak آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 501
79 بلوچ و بلوچستان


بلوچ و بلوچستان


بلوچستان سرزميني است وسيع و متنوع . اين سرزمين كهن داراي يكهزار كيلومتر سواحل زيبا ميباشد كه از كراچي در پاكستان تا تنگه هرمز گسترده است . مساحت تاريخي آن حدود هفصد هزار كيلومتر مربع مي باشد. بلوچستان داراي يكي از قديمي ترين تمدنهاي ديرينه و كهن ميباشد و جمعيت آن حدود پانزده تا هيجده ميليون نفر مي باشد كه بين سه تا پنج ميليون آنان در خارج از بلوچستان زندگي ميكنند.

بر اساس كشفيات باستان شناسان، بلوچستان كه سابقه تاريخي آن به پانزده سال پيش بر ميگردد، قديمي ترين تمدن بشري را در بطن خود پرورانده است. اگرچه تمامي بلوچها داراي تاريخ، زبان، رسوم، آداب، و فرهنگ مشترك ميباشند، ولي بلوچستان بين ايران، پاكستان، و افغانستان تقسيم شده است. بلوچها همواره در طول تاريخ براي بقای فرهنگي و حيات ملي خود مجبور شده اند كه از هستي و موجوديت خويش دفاع كنند. بلوچها در طول تاريخ به طور ممتد مورد حمله و هجوم همسايگان و بيگانگان قرار مي گرفتند.

درطول تاريخ قوام مختلفي نظير تركها، اعراب، فارسها، پنجابيها، پرتقاليها،و انگليسها به كشتار و قتل عام بلوچها دست زده اند. بدتر از همه اينها كشتار وحشيانه مغولها و چپاول و تاراج بيرحمانه اسكندر مقدوني بوده اند كه هر كدام به نوبه خويش هزاران بلوچ را قتل عام كردند.

نام بلوچستان در كتيبه هاي ميخي داريوش بر بيستون و تخت جمشيد "مكا" يا "مكران" ضبط شده و از آن به عنوان استان چهاردهم امپراطوري هخامنشي نام برده شده است (سده ششم پيش از ميلاد مسيح). يونانيان باستان در مورد بلوچهاي مكران (بلوچستان ) مطالب بسيار زيادي نوشته اند. مورخين مينويسند كه نخستين تهاجمي كه منجر به كوچ بزرگ آرياها شد هجوم هون هاي سفيد به قسمت باختري رود جيحون بوده كه بر اثر آن كوچ اكثريت ساكنين آسياي مركزي به جانب اروپا آغاز شده است. در اين ميان بلوچ ها كه ساكنين شرقي درياي خزر بودند به نواحي جنوبي و مركزي ايران (يزد و كرمان) رانده شدند كه بعدها از اين نواحي نيز به طرف مشرق و سرزمين خشك و صحاري بلوچستان كوچانده شدند.

برخي ديگر از مورخين معتقدند كه بلوچ ها ساكنان قديمي آن سرزمين هستند كه حداقل پانزده هزار سال قبل از ميلاد مسيح در آنجا بوده اند. عده اي ديگر نيز بر اين اعتقادند كه بلوچ ها از كنار درياي مديترانه و سرزمين سوريه فعلي به شرق مجبور به مهاجرت شده اند. فردوسي در شاهنامه به طور مفصل در مورد تاريخ بلوچ ها نوشته است. به عنوان مثال ميتوان از جنگ بلوچ ها و انوشيروان ساساني نام برد كه فردوسي در باره آن مي گويد : براه اندر آگاهي آمد بشاه كه گشت از بلوچي جهاني تباه. يا از سربازان بلوچ كه در لشكر سياوش بودند و به جنگ افراسياب توراني رفتند :

( هم از پهلو و پارس و كوچ و بلوچ - ز گيلان جنگي و دشت سروج).

فردوسي صفحات زيادي از شاهنامه را به جنگ ما بين پادشاه ايران زمين (كيخسرو) و پادشاه مكران زمين اختصاص داده است. مدارك و شواهد فراواني وجود دارد ( به عنوان مثال شاهنامه فردوسي و ديگر مورخين سرشناس ايراني و عرب) كه ثابت مي كنند مردم بلوچ همواره در تاريخ به عنوان يك ملت شناخته شده اند. بلوچستان گاهي مستقل تحت حكومت پادشاه مكران و گاهي جزوء امپراطوري ايران بوده اند.

بلوچها متحمل ظلم و ستمهاي متعددي شده اند اما قساوت و جنايات قاجار بر عليه مردم بيدفاع و بيگناه بلوچ خود داستاني بس دردناك، رنج آور، غم انگيز و نفرت انگيز است. لشكريان قاجاريه بعد از قتل عام هزاران بلوچ، حدود سي هزار مرد اسير بلوچ را به طريق وحشيانه اي سر بريدند و كشتند و سپس بيست و سه هزار زن و دختر بلوچ را بعنوان غنائم جنگي اسير گرفته و بهمراه خود بردند. اين زنان بعنوان كنيز، برده و غنائم بين سپاهيان قاجار كه از نقاط مختلف ايران بودند تقسيم شدند. جنايات قاجار به حدي سفيح و وقيح بود كه كلمه "قجر" به معني بيگانه جنايتكار در ذهن بلوچ براي هميشه حك شده است.

زبان بلوچي از خانواده زبانهاي ايراني و از ريشه هند و اروپايي ميباشد كه با لهجه هاي فراواني استعمال مي شود. بلوچي خود زباني مجزاء از فارسي ميباشد. اگر چه وجوع اشتراك بين اين دو زبان وجود دارد، فارسي زبانان قادر به درك و استفهام زبان بلوچي نخواهند بود. فرهنگ لغت، كتاب، مجله و ماهنامه هاي فراواني به همراه هزاران شعر و ادبيات زبان بلوچي وجود دارد. بيشتر اين مجموعه ها در پاكستان، افغانستان، آفريقا، تركمنستان، و كشورهاي عربي چاپ مي شوند. در ايران اين گونه مواد به زبان بلوچي کم بوده وبه ندرت یافت می شود.


kodiak آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
گردش, گردشگري, بلوچ و بلوچستان, درباره طبيعت, طبيعت, طبيعت و توريسم, طبيعت گردي


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است