21-04-2011, 09:48 AM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Mar 2011
نوشته ها: 648
|
محيط زيست و اخلاق حيوان محور
محيط زيست و اخلاق حيوان محور سخن در باب اخلاق ما انسانهاي امروز در بعد محيط زيست و الزاماتي كه نسبت به انسانهاي آينده داريم از انسان و بسامدهاي اخلاقي او بر گذشت و طبيعت و حيات وحش رسيد. نگاه ما، كساني را كه خود را طرفدار حيوانات و محيط زيست ميدانيم، بر چه پايههايي استوار و تا چه حد صحيح است؟ حيوانات و اخلاق زيست محيطي براساس نظريات پيش طرح، اگر نوع بشر تنها گونهاي است كه دارنده پايگاههاي اخلاقي است، ميتوانيم اين انديشه را تا بدانجا بسط دهيم كه مثلا اگر من بيرون چادر خود در گذرگاهي در طبيعت به حيواني- مثلا خرسي- برخورد كردم ميتوانم اگر دلم خواست (يا به عبارت بهتر اگر هوس كردم) او را بكشم. اگر اين كار را بكنم، شليك از سر تفنن من هيچ كنش ناروايي نسبت به خرس نخواهد بود. نگاه مبتني بر اخلاق انسانمدار ممكن است اين عمل را نادرست بداند، با چه استدلالي؟ استدلال اخلاق انسانمدار در مورد نادرستي كشتن خرس ممكن است اين باشد كه من با كشتن خرس يك منبع زيبايي و جذابيت در طبيعت را از ميان بردهام و انسانهاي زيادي را از لذت ديدار آن محروم ساختهام. اصلا ممكن بود يك فيلمساز حيات وحش از همان خرس صحنههايي بس زيبا و ديدني تهيه كند كه مردمان بسياري در سراسر دنيا از آن صحنهها لذت ببرند؛ يا دهها نوع استدلال ديگر كه نهايتاً عمل من را به واسطه صدمه يا محروميتي كه بر انسانهاي ديگر روا داشتهام ناروا ميداند. سخن در باب اخلاق ما انسانهاي امروز در بعد محيط زيست و الزاماتي كه نسبت به انسانهاي آينده داريم از انسان و بسامدهاي اخلاقي او بر گذشت و طبيعت و حيات وحش رسيد. نگاه ما، كساني را كه خود را طرفدار حيوانات و محيط زيست ميدانيم، بر چه پايههايي استوار و تا چه حد صحيح است؟ حيوانات و اخلاق زيست محيطي براساس نظريات پيش طرح، اگر نوع بشر تنها گونهاي است كه دارنده پايگاههاي اخلاقي است، ميتوانيم اين انديشه را تا بدانجا بسط دهيم كه مثلا اگر من بيرون چادر خود در گذرگاهي در طبيعت به حيواني- مثلا خرسي- برخورد كردم ميتوانم اگر دلم خواست (يا به عبارت بهتر اگر هوس كردم) او را بكشم. اگر اين كار را بكنم، شليك از سر تفنن من هيچ كنش ناروايي نسبت به خرس نخواهد بود. نگاه مبتني بر اخلاق انسانمدار ممكن است اين عمل را نادرست بداند، با چه استدلالي؟ استدلال اخلاق انسانمدار در مورد نادرستي كشتن خرس ممكن است اين باشد كه من با كشتن خرس يك منبع زيبايي و جذابيت در طبيعت را از ميان بردهام و انسانهاي زيادي را از لذت ديدار آن محروم ساختهام. اصلا ممكن بود يك فيلمساز حيات وحش از همان خرس صحنههايي بس زيبا و ديدني تهيه كند كه مردمان بسياري در سراسر دنيا از آن صحنهها لذت ببرند؛ يا دهها نوع استدلال ديگر كه نهايتاً عمل من را به واسطه صدمه يا محروميتي كه بر انسانهاي ديگر روا داشتهام ناروا ميداند. اما در هر حال از آنجا كه فرهنگ انسانمداري (Anthropocentrism) بر آن است كه تنها نوع بشر صاحب پايگاه و منزلت اخلاقي است، پس براساس آن من نسبت به خود خرس هيچ عمل نادرستي روا نداشتهام. احتمالا شما هم در وهله نخست، با خواندن مطالب فوق احساس ناراحتي كردهايد و به من ميگوييد: تو انساني هستي به شدت خودخواه كه وجودت براي كره زمين مضر است! اما اگر به استدلالاتي كه آوردم كمي فكر كنيد ميبينيد كه نگاه شما برشر بودن عملي كه من انجام دادهام صرفا و صرفا از منشأ انسانمدار برميخيزد. به هر حال بسياري از ما فكر ميكنيم- يا حداقل اين احساس غريزي را داريم- كه دستاويزهاي استدلالي من غلط است. بسياري از ما حس ميكنيم كه رفتار غلط با حيوانات ممكن است؛ از طريق شليك كردن به خرسهاي بيگناه يا با شكنجه دادن گربهها. با اين وجود طبيعي است كه داشتن يك احساس، يا انگيزه، يا الهام، يا شهود، يا هرچه اسمش را بگذاريد نسبت به اين موضوع نميتواند دليل محكمي بر اين كه حيوانات داراي منزلت اخلاقي هستند باشد. از طرفي گروهي از مردم (مثلا حيوانكشها و گربهآزاران) دركي كاملا متفاوت از اين قضيه دارند كه به نتايجي كاملا متفاوت منتهي ميشوند. معهذا، فلاسفهاي هستند كه از اين ديدگاه كه بايد منزلت اخلاقي را تا بدان پايه كه حيوانات را نيز شامل شود گسترش دهيم پشتيباني ميكنند؛ تعدادشان هم كم نيست. تئوري سينگر، تئوري ريگان پيتر سينگر و تا ريگان مشهورترين حاميان اين ديدگاهاند كه بايد منزلت اخلاقي را به ديگر گونههاي حيواني تعميم دهيم. اين دو انديشمند پيرامون «اخلاق حيوانات» مباحث كاملا متفاوتي دارند، ليكن دلايلي كه براي تطابق منزلت اخلاقي با حيوانات ارايه مي دهند كاملا يكسان است. بر طبق نظر سينگر، ملاك برخورداري از منزلت اخلاقي، ذيشعوري است: ظرفيت حس لذت و درد. از ديد ريگان، منزلت اخلاقي بايد در تمام مقولات و مراتب حيات مورد تاييد قرار گيرد: يعني ما زماني ميتوانيم بگوييم اين موجود داراي منزلت و پايگاه اخلاقي است كه داراي باور، آرزو، ادراك، بينش، ياد و حافظه، احساسات، تلقي نسبت به آينده و درك آن و توان شروع و انجام عمل باشد. ميبينيد كه اگرچه ريگان و سينگر ملاكهايي كم و بيش متفاوت در خصوص منزلت اخلاقي ارايه ميكنند، ليكن هر دو بر نوعي آگاهي و شعور صحه ميگذارند. |
برچسب ها |
محیط زیست, اخلاق حیوان محور, درباره طبیعت, طبیعت, طبیعت و توریسم, طبیعت گردی |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly