03-03-2011, 10:21 AM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Feb 2011
نوشته ها: 956
|
تاريخچه تيروكمان در ادبيات ايران و اسلام
تاريخچه تيروكمان در ادبيات ايران و اسلام بشر از روزگار قديم براي شكار و دفاع از خود به وسيله ابزاري مانند نيزه ، فلاخن و تيروكمان و… استفاده ميكرده است و تا قبل از اختراع تفنگ ، تيروكمان موثرترين سلاح براي شكار و رزم از راه دور بوده است . اهميت تيروكمان در تمدن بشري تا بدان پايه است كه دانشمندان امروزي، پيشرفت اوليه بشر را مديون پيدايش آتش، چرخ و تيروكمان ميدانند . منشاء و تاريخ دقيق پيدايش تيروكمان به درستي معلوم نيست كه اين ناشي از عـــدم توانايي تعيين دقيق يافته هاي ديرينه شناسي است . نشانه هاي زندگي انسان در مراحل نخستين دوره پالئوليت (دوران نخستين تمدن انسانهاي ماقبل تاريخ ) در ايران كشف نشده است ولي آلات و ابزاري از دوره شل (300-800 هزارسال پيش از ميلاد ) و آشل در ماوراي قفقاز و كشورهاي آسياي غربي بدست آمده و در نزديك مرزهاي ايران در كردستان عراق ، نشانه هايي از سكونت در دوره آشل (تقريبا 200-400 هزار سال پيش از ميلاد ) ديده شده است . البته در دوران پيش از آشل ، بيگمان انسان هم در ايران ساكن بوده است ، زيرا در شرق اين سرزمين يعني تركمنستان ابزار و آلات ابتدايي ساخته دست انسان كه ويژه زندگي انسانهاي آسياي غربي بوده به طور تصادفي پيدا شده است . در دوران پالئوليت جديد ، مردمان ايران با كشورهاي همسايه حتي با سرزمينهاي شرقي و جنوبي مديترانه داراي فرهنگي مشترك و نزديك بهم بوده اند . در اين كشورها ، انسانهاي ساكن ، علاوه بر شكار حيوانات وحشي ، از نوعي نرم تنان خوش خوراك تغذيه ميكردند . البته نبايد ناديده انگاشت كه شكار به طور اساسي نقش عمده اي در زندگي انسانها ايفاء ميكرده است . به همين دليل از آن دوره اسلحه جنگي ، قطعات سنگ چخماق تيز وبرنده ، و سلاحهايي مثل پيكان (و نيزبقاياي كمان هم) بدست آمده است . ناگفته نماند كه جديدترين يافته هاي ديرينه شناسي حاكي از اسقرار بشر بين 25 تا 40 هزار سال قبل و پس از پايان دوره چهارم يخبندان در ناحيه اور آسيا ميباشد و فرهنگ انسان نوسنگي كه 12 هزار سال پيش به اروپاي شرقي مهاجرت كرد با پيكانهاي سنگي شناخته مي شود . نقاشي هاي بسيار زيباي دوره پارينه سنگي نيز در اسپانيا و ساير نقاط از جمله ايران از صحنه هاي شكار، مطابق عقيده باستان شناسان ، تيروكمان قدمتي برابر با 15 تا 35 هزار سال پيش دارد . در كتاب آداب الحرب و الشجاعه در مورد منشاء پيدايش كمان چنين آمده است : ‹‹ نخستين كسي كه از مخلوقات سلاح بكار بست حضرت آدم (ع) بود . آن گاه كه وي به امر خداوند وارد بهشت شد و از نعمات الهي برخوردار گرديد و به صفت شجاعت و مردانگي آراسته شد ، براي آموزش حضرت آدم (ع) ، به فرمان پروردگار ، جبرئيل از خزينه عرش كماني از جنس ياقوت سرخ آورد كه زه آن از مرواريد و سه چوبه تير آن از جنس ياقوت زرد و پرهاي تير از زمرد و پيكان آن از ياقوت كبود بود كه جبرئيل (ع) به وي آموزش داد كه چگونه كمان بكشد و تير بياندازد . ›› يكي از پديده هاي تمدن در ايران باستان كه هم پايه ديني و هم سنت ملي دارد ، نيرومندي و بهداشت تن و روان است . آموزشهاي زرتشت درباره سالم بودن جسم انسان ، زينت بخش برگهاي فراواني از اوستا و ديگر كتابهاي زرتشتي است . اين دستورها ، براي يك فرد ايراني باستان از جمله واجبات و تكليف مذهبي و مدني او به شمار ميرفته است و اين كار همواره پايه فلسفه ايرانيان باستان و راهنماي زندگي ايشان بوده است . در خصوص تاريخچه ورزش در ايران بايد گفت : در ميان كشورهاي مشرق زمين بيگمان ايران تنها كشوري بود كه در نظام تعليم و تربيت خود بيشترين اولويت را به ورزش و تربيت بدني داده بود . چه در حالي كه چينيان به امر ورزش و تربيت بدني توجهي چندان نداشتند و هندوان نيز پرورش تن را مذموم هم ميدانستند ؛ ايرانيان به اهميت و ارزش توانايي و سلامتي بدن به عنوان وسيله بسيار مهمي براي فراهم آوردن ارتشي سلحشور و پيروزمند پيبرده بودند . زرتشت در اوستا ميگويد : نخستين فلسفه آسايش بشر و حيات اجتماعي وي بر مبناي سلامت تن و روان قرار گرفته است و جامعه بيمار روبه نابودي است و تنها افرادي كه از سلامت تن و روان برخوردارند ، ميتوانند جامعه اي سالم و پيشرو پديد آورند و در آن با آسايش و آرامش زندگي كنند و راز سلامت خود را در كم خوردن و ورزش ميدانستند . در نتيجه در پرتو ورزشهاي گوناگوني چون سواري ، تيراندازي ، شكار ، چوگان بازي و كوهنوردي و … فرزندانشان را به زيور اين صفات نيكو ميآراستند و به تيراندازي و شكار اهميت زيادي ميدادند زيرا هم براي پرورش تن و هم براي دفاع لازم بود . در ايران باستان ، وسايل و ابزار نبرد محدود به گونه هاي معين اسلحه بود كه در تمام جنگها از همه آنان سود ميجسته است و برخي چون تيروكمان ، شمشيرو نيزه در رزمگاه بيش از ديگر گونه هاي آن بكار ميرفته است . در كتاب اوستا دوازده گونه اسلحه و ابزار جنگي نام برده شده است از جمله فلاخن ، تيروكمان ، سپر ، جوشن ، ساعد بند ، تبر ، تبرزين ، خنجر ، شمشير ، زره ، كمربند ، ساق بند ، گرز ، زوبين ، نيزه ، بازوبند و رانپاي . كمان در اوستا ثنور يا ثنون و ثنورتي و تيرايشو ناميده شده و از آن بسيار شاعرانه و همانند چكامه اي رزمي ياد كرده است .در تيريشت در پاره هاي 37 و 38 و نيز در شاهنامه فردوسي (به نقل از كتاب آثارالباقيه عن القرون الخاليه ابوريحان بيروني ) از آرش ، پسر دوم كيقباد و برادر كيكاووس سخن رفته است . وي به عنوان يك اسطوره و قهرمان ملي ياد شده است . بدين صورت كه جنگي ميان ايران و توران آغاز ميگردد كه سپاه ايران در مازندران محاصره ميگردد . نبرد ميان افراد افراسياب (شاه توران) و منوچهر پادشاه ايران به نتيجه اي نميرسد . ايران براي تعيين مرز و آشتي ، پشنهاد پرتاب تيري از سپاه ايرانيان به جانب خاور را ميدهد . قرار اينگونه صورت ميپذيرد كه هركجا تير فرود آيد مرز ايران و توران خواهد بود . آرش كه بينظيرترين كماندار عصر خود بود به ميدان فراخوانده شد . فرشته زمين (اسفنديار مذ ) به آرش گفت تا كمان را بردارد و تيري به جانب خاور پرتاب كند . آرش دانست كه پهناي كشور ايران به نيروي بازو و پرش تير او بسته است و بايد تمام توان خود را بكار گيرد . پس برهنه شد و بدن خود را به شاهنشاه و سپاهيان نشان داد و گفت : من تندرستم و نقصي ندارم ، اما ميدانم كه چون تير از كمان رها كنم ، همه نيرويم با تير از تنم بيرون خواهد رفت و جانم فداي ايران خواهد شد . آن گاه آرش تيرو كمان را برداشت و بر قله كوه دماوند برآمد و تير را رها كرد تا در كنار رود جيحون بر درخت گردويي نشست . آنجا را مرز ايران و توران قرار دادند و به ياد آرش و تيرانداختن وي در سال دوجشن برگزار كردند . يكي جشن تيرگان كوچك (13 تير) روز تيرانداختن آرش و ديگري (14 تير) روز به اصابت نشستن تير . از آن خوانند آرش را كمانگير كـه از آمل به مرو انداخت يك تير تو را زيبـد نه آرش را سواري كــه صد فرسنگ بگذشتي زساري در كليات آثار پارسي آمده است : ‹‹ نخستين كسي كه تيروكمان را ساخت كيومرث بود و كمان وي بدان روزگار چوبين بود و چون كمان به آرش رسيد پيكان آهن كرد ، پس تيراندازي به بهرام گور رسيد كمان را با استخوان باز كرد و بر تير چهار پر نهاد .›› گزنفون در كوروش نامه درباره وضعيت آموزش و تعليم در ايران آورده است : ‹‹كودكان پارسي از خردسالگي كمان كشيدن و نيزه انداختن را ميآموزند و اين ورزش تا پايان شانزده سالگي ادامه دارد ››. هرودت مورخ مشهور يوناني پيرامون وضعيت نظام تعليم و آموزش در ايران باستان مينويسد : ايرانيان از 5 سالگي تا 20 سالگي سه چيز را ميآموختند : سواركاري ، تيراندازي و راستگويي ، بدين صورت كه جوانان تمرينات روزانه خود را از طلوع آفتاب با دويدن و پرتاب سنگ و نيزه آغاز ميكردند و از جمله تمرينات معمولي شان ساختن با جيره اندك و تحمل گرماي بسيار و پياده روي هاي طولاني و عبور از رودخانه بدون خيس شدن سلاحها و خوابيدن در هواي آزاد بود . سواري و شكار با تيروكمان نيز دوفعاليت معمول و رايج آنها بود و به خصوص درباره دوران پارت ها يا اشكانيان بايد گفت كه شرح فتوحات اين قوم آريايي و حكومت 500 ساله آنها پراز دلاوريها و كوششهاي اين مردم است . هنستين مورخ يوناني نيز در اين باره ميگويد : پارتها جنگ و شكار را دوست داشتند . اين قوم از دوران طفوليت تا به هنگام كهولت هميشه با ورزش و تمرينات سخت جنگي و شكار بار آمده بودند . در كتاب منتخب رساله قوسيه در كنار آموزش هنر كمانداري ، اوصاف متعلم اين علم را بدين صفات به تفصيل نوشته اند : اول نيك نهاد ، دوم حق شناسي استاد ، سوم حريص نبودن ، چهارم راست گفتار ، پنجم خوش خلق ، ششم جوانمرد ، هفتم گشاده سينه و بخشنده ، هشتم عادل ، نهم قليل الكسل و كثير الطاعت ، دهم درازدست و صاحب قناعت ، و به كفران نعمت و بخيل طبيعت و شرير خصلت و كريه طلعت و بدطينت نباشد و نيز تيرانداز بايد كه هميشه به طهارت باشد و بيطهارت به تيرو كمان و آلات تيراندازي دست نكند . ايرانيان در استفاده از تيروكمان مهارتي شگفت انگيز و باورنكردني داشتند . مهارت اشكانيان در سواري و تيراندازي زبانزد تاريخ است و استاد بلند آوازه طوس ، در شاهنامه مكرر از كمان چاچي رستم ياد ميكند . آثار مختلف و متعدد و باقيمانده از دوران گذشته نمايانگر علاقه و مهارت ايرانيان به كمان و تيراندازي با آن است . گاهي اين مهارت به حدي ميرسيد كه در مقام اغراق ميگفتند : تيرانداز با تير گره را از موي باز كند و باز به نقل از شاهنامه ، روزي بهرام گور دوتير را با يك كمان مياندازد و دو مرغ در حال پرواز را با هم شكار ميكند و نيز وي شيري را كه در حال شكار گوري بود با گور به زمين دوخت . در همين راستا براي توضيح بهتر تاريخچه تيروكمان ميتوان به كوروش كبير فرزند كمبوجيه اشاره كرد كه در قانون نامه بطليموس تاريخ شاهنشاهي كوروش به سال 529 قبل از ميلاد ذكر شده است . كوروش فردي ايدهآل ، داراي هوش ذاتي و نيروي تدبير و عقل بود كه در همه احوال اعتدال در امور را رعايت ميكرد . از جمله اقدامات شايسته وي ميتوان به وضعيت آموزش و تعليم ايران در آن دوره اشاره كرد . به كودكان پارسي از همان اوان كودكي تمرين هاي مختلفي داده ميشد تا بتوانند به استقلال فكري و جسمي برسند . به هر فرد سحر خيزي آموزش داده ميشد و همچنين مقاومت در مقابل سرما و گرما و اينكه تا حد اعلا راه برود و اعتدال را در تغذيه و خوراك رعايت كند و به آنها ياد داده ميشد كه هرگاه شكار ناگهان حمله كند چگونه از خود دفاع كند و چگونه تير را از كمان رها كند و نيزه بيندازد . براي نشان دادن اهميت آموزشهاي بدني و فنون آن ميتوان به كتيبه داريوش بزرگ هخامنشي در نقش رستم اشاره كرد كه چگونه داريوش به خاطر ورزيدگي و مهارت اش در تيراندازي و سواركاري به خود ميباليد. ‹‹ ورزيده هستم چه با هردودست و هردوپا ، هنگام سواري خوب اسب ميتازم ، نيك كمان ميكشم ، به هنگام نيزه زني چه پياده و چه سواره خوب نيزه ميزنم ›› . در تاريخ آمده است كوروش براي نبرد با پادشاه ارمنستان 000/10 كماندار و 4000 سواركار و به همان اندازه هم پيادگان به همراه داشت . تيروكمان در بسياري از اديان ستايش گرديده و بسياري از پيامبران با قائل بودن ارزشي والا براي آن ، خود با تيروكمان به جنگ پرداخته و از اين ابزار ارزشمند براي پيشبرد دين الهي خود سود جسته اند . كه از اين ميان ميتوان حضرت اسماعيل (ع) و حضرت داود (ع) را نام برد و پيامبـــــر اكرم (ص) نيز با تمامي سلاحها از جمله تيروكمان جنگ ميفرمودند . تيراندازي در اسلام بسيار مورد توجه بوده به حدي كه خود ائمه معصومين نيز در اين رشته ورزشي كه در واقع رزمي نيز هست شركت نمــــوده و حتي شرط بندي در آن را به خلاف اكثر موارد ديگر جايز ميشمردند . پيامبر ضمن ترغيب و تشويق جوانان به مبادرت به تيراندازي در اين باره مي فرمايد : اي فرزندان اسماعيل تيراندازي كنيد كه پدرتان تيرانداز بوده است و آموزش تيراندازي را يكي از وظايف پدر نسبت به فرزند ميشمردند و ميفرمودند : حق فرزند برعهده پدرش اين است كه به او آموزش دهد ، چگونه نوشتن ، شنا كردن و تيراندازي را و روزي او را تنها از راه حلال تهيه نمايد . اسلام تيراندازي را ولو به قصد سرگرمي باشد جايز شمرده و آن را يكي از بهترين سرگرمي هاي انسان ميداند كه هم در دنيا و هم در آخرت در بهشت استفاده خواهد شد . در روايتي مشهور از پيامبر گرامي اسلام آمده است كه ايشان فرمودند : كل لهو حرام الا ثلث ، ملاعبتك مع اهلك و رميك بقوسك و تاديبك فرسك يعني جمله بازيها حرام است مگر اين سه بازي ، با عيال حلال بازي كردن دوم تيرانداختن و سوم اسب دوانيدن و اين هرسه بازي در بهشت خواهد بود . و روايت شده روزي پيامبر اكرم (ص) در هنگام تمرين تيراندازي با كمان فرمودند : آگاه باشيد كه خداي عز و جل به واسطـــــهي يك تير ، سه نفر را به بهشت وارد ميكند : 1- سازنده چوب تير ، 2- مسابقه دهنده يا آورنده آن تير را كه در راه خدا اين كار را انجام ميدهد , 3- تيراندازي كه به وسيله آن ، در راه خدا تيراندازي ميكند . در ميان غزوات پيامبر ميتوان به جنگ بدر و احد اشاره كرد ، كه در جنگ بدر پيامبر به صف كمانداران نزديك شد و فردي را كه از صف جلوتر ايستاده بود ، با تيركي به پاي وي زد و گفت كه عقب برود و با نظم در صف بايستد ، و نيز در جنگ احد بود كه پيامبر حدود 50 كماندار را روي كوه احد مامور مراقبت و نگهباني از كوه قرار داد و به آنها امر كرد كه اگر پيروز شديم يا شكست خورديم اين منطقه را ترك نكنيد ولي آنها تخلف كرده و كوه را ترك كردند و پس از آن بود كه پيامبر (ص) فرمودند : ‹‹كسي كه بعد از يادگرفتن تيراندازي ، از روي ميل و رغبت آن را ترك نمايد ، نعمتي را كفران نموده است ››. در تاريخ زندگي امام محمد باقر (ع) ميخوانيم كه هشام آن حضرت را به دمشق فراخوانده و در مجلسي كه نظاميان و فرماندهان حضور داشته و تيراندازان بزرگ و چيره دست به تيراندازي مشغول بودند ، وارد ميكند ، سپس از وي ميخواهد كه تيراندازي كند . آن حضرت عذر آورد كه من پير شده ام و از من گذشته كه بخواهم تيراندازي كنم ، در صورت امكان مرا معاف داريد ولي هشام نميپذيرد و تيروكمان را به امام ميدهد و امام با نشانه روي سيبل ، تير را به مركز هدف ميزند و تير دوم را به انتهاي تير اول و تير اول را تا نوك شكافته و در وسط خال مينشيند . سپس تيرهاي سوم و چهارم تا هفتم هر كدام به انتهاي تير قبلي خورده و در وسط خال جاي ميگيرد كه اين مهارت بينظير امام را در تيراندازي به حاضرين نشان ميدهد . سعدابن ابي وقاص از اصحاب رسول اكرم (ص) ، بهترين تيرانداز اسلام و عصر خود بوده است . كه در يكي از تمرين ها وقتي سعد تمام تيرهايش به مركز هدف مينشيند ، پيامبر مي فرمايند : فداك ابي و امي (اي سعد پدر و مادرم فداي تو باد) ، كه اين نوع رفتار پامير نشاندهنده آن است كه تيراندازي تا چه حد قابل اهميت بوده و پيامبر براي كمانداران ارزش زيادي قائل بودند و همواره آنان را مورد تشويق و تقدير قرار مي دادند . هنگامي كه عمر خليفه دوم قصد لشكركشي به ايران را داشت وي را به عنوان فرمانده سپاه عازم ايران ميكند . سعد به اتفاق 30 هزار تن به مرز ايران نزديك ميشود و در محلي به نام قادسيه با سپاه ايران مواجهه ميشود و ايرانيان در اين جنگ مغلوب ميشوند و رستم فرخزاد نيز كشته ميشود . با آمدن اسلام به سرزمين ايران ، چون مكتب قرآن را با آئين خود كه هردو براي حق جوئي و عدالت خواهي و جوانمردي است همسو يافتند و حتي برتريهاي چشمگيري را در مكتب جديد نسبت به آئين خود ديدند به جان و دل پذيرفتند و همچون سلمان پارسي در برابر اسلام سرفرود آوردند و در جامعه به تبليغ آن پرداختند . اما خيلي زود متوجه شدند كه حكومت جابر اموي نه تنها دست كمي از نظام شاهنشاهي ساساني ندارد بلكه بيش از آن مفاسدي مانند برتري نژاد عرب بر عجم را داراست و خليفه بر كرسي پادشاهان ايران و رم تكيه دارد و برتر از آن ميكند كه سلاطين ايران و روم ميكردند . اوج مطلب در اينجاست كه نخبگان مسلمان ايراني ، با معجوني از فرهنگ اصيل اين آب و خاك در مكتب والاي اسلام طرح مقابله با فساد بني اميه را در ابعاد گوناگون پيافكندند . آنان آداب و شيوه هاي قديمي خود را كه از آئين مهر در عهد اشكانيان مايه ميگرفت و با هدفهاي عالي اسلام مغاير نبود ، با شعائر انسان ساز اسلام درآميختند و شيوه پهلواني قبل از اسلام را كه در خدمت زورمندان و سلاطين قرار داشت به خدمت خلق خدا كشاندند و جوانمردي و فتوت را به پيروي از علي مرتضي عليه السلام ، سرلوحه آئين خود قرار دادند و ورزشي باستاني زورخانه را احياء كردند . دانشمند شهيد مرحوم سيدرضا پاك نژاد در كتاب در اين مورد گفته است : ‹‹ زورخانه در دويست سال استيلاي عرب بر كشور ايران استقلال يافت . زيرا جوانان سلحشوري كه مايل به داشتن زور بازو بودند و از حكام عرب رخصت نمييافتند ، به محلي كه در پيچ و خم كوچه اي بود و از خارج منظره اي و رونقي نداشت و جلب توجهي نميكرد و فقط با دريچهاي كوچك به خارج ارتباط مييافت ، خود را ميرسانيدند و محل ورود به زمين مقـــــــدس زورخانه به اجبار تعظيم كند و سرفرود آورد ›› . حاصل سخن اينكه با اختراع تفنگ و متدوال شدن استفاده از آن ، تيروكمان امروزه به صورت يك ورزش تفريحي توسعه پيدا كرده است كه مسابقات آن از سال 1900 ، سپس 1904 ، 1908 ، و … به اجرا درآمد . مسابقات المپيك تيروكمان هر چهار سال يكبار برگزار ميشود و امكان رقابت ميان مسابقه دهندگان و برنده شدن مدال وجود دارد . امروزه اين رشته ورزشی در ابعاد مختلف توسعه فراوانی يافته و رشته های مختلفی برای جذب سلايق مختلف مهيا شده است از جمله : دارت ، فيلد آرچری ، کامپوند ، ريکرو ، سوار کمان ، اسکی کمان و ..... |
برچسب ها |
گردشگری, تیروکمان, تاریخچه تیروکمان, تاریخچه شکار, جهان گردی, شکار, طبیعت, طبیعت و توریسم |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly