03-07-2011, 10:39 AM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Mar 2011
نوشته ها: 512
|
پيشينهی دريانوردی خليج فارس
پيشينهی دريانوردی پيشينهی دريانوردی در خليج فارس به گذشتههای بسيار دور، دستکم دو هزار سال پيش از ميلاد، می رسد. مردمان تمدنهای سومر، آکاد، عيلام، همواره بين ميانرودان(بينالنهرين) و موهنجودارو در درهی سند، از اين راه دريايی در رفت و آمد بودند. کاوشها و پژوهشهای چند دههی کنونی نشان داده است که فينيقیها، مردمانی آريايینژاد که در سرزمينهای ساحلی دريای مديترانه(لبنان، بخشهايی از سوريه و فلسطين) زندگی میکردند، نخست در جزيرهها و سرزمينهای پيرامون خليج فارس زندگی و دريانوردی میکردند. پس از روی کار آمدن هخامنشيان در ايران، داريوش اول برای کشف سرزمينهای تازه از دريانوردانی برجستهی ايرانی، فينيقی و ساترابهای يونانینشين امپراتوری پارس خواست که برای شناخت بيشتر آسيا و ديگر سرزمينها به دريانوردی بپردازند. به نظر میرسد در زمان همين پادشاه بود که شناخت ايرانيان از خليج فارس بيشتر شد. با اين همه، کهنترين سند پيرامون دريانوردی در خليج فارس به سدهی چهارم پيش از ميلاد باز میگردد . در آن زمان، دريانوردی به نام نيارخوس به فرمان اسکندر مقدونی برای کاوش در سرزمينهای نه چندان شناخته به سفر دريايی پرداخت. او سفر خود را در يازدهمين سال فرمانروايی اسکندر آغاز کرد و از مصب رود سند به دهانهی تنگ هرمز و از آنجا به آبهای خليج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او در اين سفر از راهنمايی چند دريانورد ايرانی، از جمله بگيوس پسر فرناکه، هيدارس بلوچ و مازان قشمی بهرهمند بود و ماجرای سفر دريايی 146 روزهی خود را در سفرنامهای نوشت که اصل آن از بين رفته، اما چکيدهای از آن در کتاب يکی از تاريخنگاران سدهی نخست پيش از ميلاد به عنوان لشکرکشی اسکندر، برجای مانده است. او هنگام دريانوردی در خليج فارس با فانوسهای دريايی بزرگی روبهرو شده بودکه تا آن زمان مانند آن را نديده بود و در سفرنامهی خود از آنها به عنوان يکی از شگفتیهای سفرش ياد کرده است. در زمان ساسانيان، شاپور دوم(ذوالاکتاف) پس از تصرف همهی جزيرههای خليجفارس برای جلوگيری از يورش عربهای باديهنشين، جزيرههای بحرين را به صورت ساخلو ( پادگان نظامی) درآورد. پس از ورود عربهای مسلمان به ايران و شکست ساسانيان، سراسر خليج جولانگاه بازرگانان مسلمان شد. اما پس از کاهش نفوذ خليفههای عباسی، فرمانروايان آلبويه(سدهی چهارم هجری/دهم ميلادی) بار ديگر عمان و بحرين را بخشی از ايران کردند. از آن پس، عمان و بحرين و جزيرههای پيرامون آن، تا نزديک يک سده بخشی از ولايت فارس به شمار میآمد و دولت آلبويه فرمانروايانی را برای ادارهی اين منطقهی دريايی به سيراف و کيش میفرستاد. اين دو بندر از نظر بازرگانی به چنان اهميتی رسيدند که کشتیهای چينی بری خريد و فروش کالا در آنجا پهلو میگرفتند . خليج فارس در زمان سلجوقيان نيز اهميت زيادی داشت. البته، تورانشاه سلجوقی، از سلجوقيان کرمان، مرکز بازرگانی دريايی را از سيراف به کيش جابهجا کرد و آرام آرام از اهميت سيراف کاسته و بر اهميت کيش افزوده شد. اتابکان فارس(قرن هفتم هجری/سيزدهم ميلادی) به فرمانروايی اميران کيش پايان دادند و جزيرهی هرمز را مرکز بازرگانی دريايی کردند. در آن دوران، اهميت بازرگانی خليج فارس به اندازهای بود که پيش از کشف دماغهی اميدنيک به کوشش واسکو دیگاما (Vasco de Gama) ، دريانورد پرتغالی، خريد و فروش ادويه و ابريشم و ديگر کالاهايی که برای بازارهای اروپايی اهميت بسياری داشت، از راه خليجفارس به دجله و سپس از ميانرودان و باديه شام به بندرهای سوريه در ساحل شرقی مديترانه، انجام میگرفت و بازرگانان ونيزی کالاها را از اين بندرها به اروپا میبردند . |
برچسب ها |
گردش, گردشگري, خليج فارس, درباره طبيعت, طبيعت, طبيعت و توريسم, طبيعت گردي |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly