30-05-2011, 04:22 PM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Mar 2011
نوشته ها: 648
|
زمين شناسي گاوخونی
زمين شناسي گاوخونی سابقه مطالعات زمينشناسي تالاب گاوخوني به مطالعات آقاي سودر برميگردد كه در سال 1954 اولين نقشه زمينشناسي اصفهان تا گاوخوني را منتشر كرد. از آنجا كه مطالعه زمينشناسي تالاب گاوخوني جداي از مطالعات تكويني، چينهشناسي، سنگشناسي جغرافياي گذشته و عوامل چهرهساز آن و محيطهاي رسوبگذاري حوضه زايندهرود (به عنوان بخشي از حوضه آبخيز اصفهان، سيرجان) نيست. در اغلب مطالعات و بررسيهاي انجام شده تالاب گاوخوني به عنواني سطح اساس اين حوضچه در كنار بخشهاي ديگر آن مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. دره زايندهرود از شماليترين بخش حوضهي آبريز اصفهان- سيرجان سرچشمه گرفته و با مسيري در جهت شمال غرب- جنوب شرق و با مسافتي در حدود 300 كيلومتر تمام حوضه مزبور را قطع و بالاخره در فرو رفتگي موجود در بخش شرقي حوضه (گاوخوني) پايان ميپذيرد اين حوزه در حقيقت زهكشگيري از آبراهههايي است كه بزرگترين آن زاينده رود است. اگرچه سطح اساس آن را گاوخوني قلمداد مي كنيم، ولي امتداد حوضه تا حوالي سيرجان ادامه مييابد و از نظر ارتفاعي از همه حوزههاي آبخيز از جهت اصلي زاگرس پيروي كرده و در حقيقت بين دو پديده تكتونيكي بسيار مهم يعني گسل زاگرس در غرب و گسل قم- زفره در شرق لحاظ شده است. جعفريان (1978- 1973) با مطالعه زمينشناسي دره زايندهرود و گاوخوني مشخص ميكند كه نهشتههاي متنوع رسوبي- آذرين و دگرگوني دره زايندهرود از آبخيز تا آبريز با ضخامتي در حدود 5 تا 7 هزار متر و در زماني معادل 750 ميليون سال، 4 فاز كوهزايي اصلي بايكالي- كالدوني- هرسينين- آلپي، مشتمل بر 12 مرحله كوهزاييي و خشكيزايي كاملاً قابل تفكيك و چندين مرحله فعاليت ماگمايي را پشت سر گذاشته تا اين كه در 18 ميليون سال قبل بر اثر فعاليت تكويني يكي از چهرهسازترين اين فازها، بستر اصلي خود را پيريزي كرده و با بالا آمدن قسمت آبخيز در بخش شمال غرب و نشست تدريجي خاستگاه در بخش شرقي (گاوخوني) و برجا گذاشتن آبرفتهاي قديم و جديدي به وضع كنوني خود رسيده است. بر اساس اين مطالعات مسير شرقي- غربي بخش مركزي زايندهرود از اصفهان تا گاوخوني كه خود دنباله گودال سرتاسري اروميه- دختر ميباشد، در واحد زمينشناسي سنندج- سيرجان (اسفندقه- مريوان) قرار ميگيرد. همچنين ديوار شرقي گودال گاوخوني كه تماماً از مواد آتشفشاني تشكيل شده و خود دنباله آتشفشان محوري ايران ميباشد و حوضه آبگير اصفهان- سيرجان را از اردستان- يزد جدا ميكند، جزيي از تشكيلات زمينشناسي ايران مركزي است. بدين ترتيب باتلاق گاوخوني يك منطقه فرورفته كويري است و از جمله گودالهاي جداكننده زون زمين ساختي سنندج- سيرجان از ايران مركزي است . به علاوه باتلاق گاوخوني به صورت درياچه كوچك دايمي است كه از اطراف نيزارها و بسترهاي شور و نمكي آن را در بر گرفته است. اين درياچه به علت كاهش تدريجي تغذيه و تبخير بسيار بالا در جهت خشكي پيش ميرود. خشكي و پيشروي كفه نمكي به مدخل باتلاق نه تنها از مست قلعه خرگوشي (شرق)، بلكه از طريق شهر ورزنه كه جهت اصلي باتلاق است، به طور گستردهاي ادامه دارد. وسعت كلي حوضه 98 هزار كيلومتر مربع است كه بيش از 50 هزار كيلومتر مربع آن را دشتهاي كويري تشكيل ميدهند. اين دشتها متشكل از دشت سيرجان و باتلاق نمك سيرجان، دشت شهر بابك و خاتوان آباد، دشت هرات و مروست و كفه شور آن، دشت ابرقو با باتلاق نمك نسبتاً وسيع آن و بالاخره باتلاق گاوخوني با كفههاي شور اطراف تا دشت وسيع اصفهان ميباشد . مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه قديمترين سري رسوبي منطقه شامل آهك و مرمر دگرگون شده و مرمر، كوارتزيت، شست سبز و كنايس ميباشد كه اين سري سنگها تماماً متعلق به پركامبرين (700 ميليون سال قبل) بوده و آن را پي سنگ منطقه ميدانند كه در اثر قديمترين فاز كوهزايي شناخته شده در ايران به نام بايكالي(كاتانگايي) دگرگوني حاصل كرده و كم و بيش با فعاليت ماگمايي (گرانيت) همراه بوده است. بر اساس اين مطالعات اين فاز در خلال 700 تا 750 ميليون سال قبل رخ داده و ضمن دگرگوني پيسنگ منطقه و ايجاد دگرشيبي آشكار منجر به بالاآمدگي شمال غرب و غرب منطقه شده كه خود در تعيين خط تقسيم آبهاي منطقه و شيب اساسي قديمي آنها موثر بوده است. ادامه اين فاز كوهزايي و تحول آن به فاز كوهزايي كالدوني در 350 ميليون سال قبل و هرسيني در 230 ميليون سال قبل منجر به خشكيزايي و نبودهاي چينهشناسي شده كه اصولاً نقش مهمي نداشته و باعث فرسايش رسوبات دريايي گذشته شده است. در 135 ميليون سال قبل (ترياس بالايي) يكي از كارسازترين جنبشهاي زمينساختي در منطقه به وقوع پيوسته كه همزمان با آغاز اولين جنبشهاي آلپي بوده و به نام كيمرين پسين ناميده شده كه با دگر شيبي وسيع توام بوده و در تقسيمبندي مناطق مختلف حوزه (زايندهرود) دخالت اساسي داشته است. از فازهاي موثر ديگر منطقه، فاز موثر لاراميد در 70 ميليون سال قبل است كه در انجام چينخوردگي رسوبات قبلي در بخش مياني و انتهايي حوضه نقش موثر داشته و با دگرشيبي مشخص در پايان فعاليت خود كه به نام پيرنئن نامگذاري شده (42 ميليون سال قبل) رشته آتشفشاني كهرود در شمال شرقي گاوخوني را به وجود آورده است. همچنين در پايان فعاليتهاي كوهزايي آلپ و در 18 ميليون سال قبل يك فاز كوهزايي بسيار وسيع، موثر و چهرهساز به نام آتيكان باعث راندگي تراست زاگرس در امتداد سد كوهرنگ و چندين ساخت تكتونيكي در بخش مركزي بستر رودخانه شده كه با ايجاد چند گسل شمالي، جنوبي و شمال غربي- جنوب شرقي مسير اصلي زايندهرود را تا گاوخوني پيريزي كرده و بالاخره با ايجاد فرورفتگي گاوخوني و احتمالاً شكستگي آن، خاستگاه نهايي زاينده رود را در كنار ديواره بلند شرقي جدا كننده وضه اصفهان- سيرجان از حوضه اردستان- يزد شكل داده و تقريباً به وضع امروز درآورده است . از تشكيلات زمينشناسي قابل توجه در منطقه، مجموعه آتشفشاني نئوژن شمال تالاب گاوخوني است كه جزو زون زمينساختي ايران مركزي است و توسط خدامي (1377) مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس بررسي و مطالعه مذكور اين سنگها، آندزي بازالت، آندزيت، داسيت و ريوداسيت نئوژن هستند كه به صورت جريان گدازه گنبد در ميان سنگهاي آتشفشاني ائوسن، سازند قرمز فوقاني، آبرفتهاي زايندهرود و زمينهاي باتلاقي- نمكي برونزد دارند و نتايج حاصل از آناليز عناصر جزيي در نمودارهاي مختلف منشا دوگانه اين سنگها را تاييد ميكند. به اين صورت كه سنگهاي اسيدي از ذوب بخش پيوسته و سنگهاي آندزي بازالتي از ذوب بخش گوشته متاسوماتيسم شده يا مذاب گشتهاي آلايشيافته با پوسته حاصل شدهاند. دگرساني پروپليتيك و آرژيليك ذخاير معدني مناسبي را در قسمتي از منطقه به وجود آورده است. آندزي بازالتها به صورت جرياني از گدازه با ساخت تودهاي، حفرهدار و بادامكي در كوه سياهباتلاق گاوخوني و سياه كوه عليآباد بهترين رخنمون را دارند و از لحاظ سختي و رنگ كاملاً از سنگهاي اطراف خود مشخص هستند. وجود ساخت حفرهدار نشان ميدهد كه ماگما داراي ميزان قابل توجهي گاز بوده است. عوامل تكتونيكي و فرسايش باعث ايجاد گدازههاي برشي، فرسايش پوست پيازي و واريزه شدهاند. لازم به ذكر است كه آندزي بازالتهاي كوه سياه براي مصارف ساختماني و صنعتي و املاح تبخيري گاوخوني براي استخراج پتاس از اهميت اقتصادي برخوردار ميباشند . رسوبات موجود در ناحيه گاوخوني عموماً به دليل واقع شدن در انتهاييترين نقطه حوزه آبخيز زاينهرود متاثر از رسوبات آورده شده از كل حوزه است . اين رسوبات كه معمولاً از سنگهاي سيليسي، ماسه، رس، شيست، مارن، ژيپس و نمك تشكيل شده، از ساير نقاط توسط فرسايش آبي و فرسايش بادي به محوطه باتلاق آورده شده است. مواد رسوبي باتلاق شامل ماسه و گلهايي است كه به طرف تالاب از سطح خشكيهاي اطراف كنده شده و توسط جريان منظم زايندهرود و يا نامنظم ديگر حمل شده است. بر اثر حل شدن نمكها و گازها در آب، محيط باتلاق شرايط غيرهوازي پيدا ميكند و در نتيجه پيچيدگيها و روابط باتلاق گاوخوني خيلي زياد ميشود. ديدگاههاي مختلفي پيرامون نحوه تشكيل و تكوين تالاب گاوخوني به عنوان خواستگاه نهايي زايندهرود وجود دارد. لطفعليان و مهريار (1364) سه فرضيه را در اين ارتباط پيشنهاد ميكنند : تالاب گاوخوني ممكن است بر اثر گسل و حركات آن به وجود آمده باشد. بر اين اساس نيروهاي بالابرنده و پايين آورنده كه در بخشهاي دروني زمين قرار دارند موجب تغييراتي در پوسته جامد زمين شده و در نتيجه اين فشارها ممكن است شكستگيهايي به نام گسل پديد آيد. گسلها ممكن است با توقف ناگهاني در جريان طبيعي آب زيرزميني موجب تغييرات اساسي در ارتفاع سطوح ايستايي دو طرف گسل شده، به نحوي كه زمينهاي بالادست را به صورت نقاطي مردابي و ماندابي در آورد، در حالي كه نقاط پايين دست گسل داراي سفرههاي آب زيرزميني عميقي بوده و خشك هستند و ممكن است به صورت زمينهاي كويري فاقد هر گونه پوشش گياهي درآيند. اين تالاب شايد بر اثر عوامل توپوگرافي و لغزشي به وجود آمده باشد، زردكوه بختياري به عنوان بلندترين نقطه توپوگرافيك حوزه داراي 4221 متر و تالاب گاوخوني به عنوان پستترين نقطه داراي 1474 متر ارتفاع از سطح دريا ميباشند. از طرف ديگر جنس خاك در نقاط بالادست حوزه سخت، در حالي كه در اطراف باتلاق به صورت شني و سبك است، به خوبي زهكشي شده و توسط زايندهرود به تالاب هدايت ميشود. به نظر ميرسد رودخانه زايندهرود در اين قسمت از حركت بازمانده و با انتقال آب زهكشهاي طبيعي حوزههاي دامنههاي شرقي و كوههاي مركزي ايران تالاب گاوخوني را ايجاد كرده است. بديهي است در دورانهاي گذشته زمينشناسي اين تالاب بسيار گستردهتر بوده و احتمالاً تا ابرقو در استان فارس ادامه داشته است كه با تغييرات آب و هوايي، پيشروي كوير و . . . آب رودخانه نيز كم شده و دامنه باتلاق به تدريج كاسته شده است. ممكن است تالاب گاوخوني يك چاله زمينشناسي باشد، در روزگاران قديم چالهها و فرورفتگيهاي زيادي در فلات مركزي ايران وجود داشته است. در آن زمان فلات داخلي ايران توسط دريا پوشيده شده و با اقيانوس هند و درياي عمان پيوستگي داشته كه با عقبنشيني تدريجي دريا، فلات داخلي ايران از آب خارج شده، اما چالههاي مذكور كه نقاط پر عمق آن درياي بزرگ بودهاند، به صورت درياچهها و يا باتلاقهايي كه بيشتر داراي آب شور و به صورت نمكزار هستند، باقي ماندهاند. البته بسياري از اين چالهها بر اثر خشكسالي و تغييرات آّب و هوايي خشك شدهاند، اما تالاب گاوخوني به علت تغذيه منظم و دايمي توسط زايندهرود هنوز باقي مانده است. |
برچسب ها |
گردش, گردشگري, تالاب, تالاب گاوخونی, درباره طبيعت, زمين شناسي گاوخونی, طبيعت, طبيعت و توريسم, طبيعت گردي |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly